افسردگی چیست؟ همه چیز در مورد افسردگی
غم و اندوه بخشی طبیعی از تجربه انسان است. افراد ممکن است زمانی که یکی از عزیزانشان از دنیا می رود یا زمانی که در یک چالش زندگی مانند طلاق یا بیماری جدی قرار می گیرند، غمگین یا افسرده شوند. این احساسات معمولاً کوتاه مدت هستند. هنگامی که فردی برای مدت طولانی احساس غمگینی مداوم و شدید را تجربه می کند، ممکن است به یک اختلال خلقی مانند اختلال افسردگی اساسی (MDD) مبتلا باشد.
MDD، که به عنوان افسردگی بالینی شناخته می شود، یک وضعیت روانپزشکی مهم است که می تواند بسیاری از بخش های زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. این بر خلق و خو و رفتار و همچنین عملکردهای فیزیکی مختلف مانند اشتها و خواب تأثیر می گذارد.
اختلال افسردگی عمده یا ماژور
ویژگی اصلی اختلال افسردگی عمده، که گاهی آن را افسردگی یکقطبی یا unipolar depression نیز مینامند، غم شدید، دوری جویی از دیگران، و احساس بیفایدگی و بیارزشی است. (علت یکقطبی نامیده شدنش این است که در آن اپیزود مانیا یا شیدایی مانند آنچه در افسردگی دوقطبی دیده میشود، وجود ندارد). به بیان دقیقتر؛ افسردگی و مانیا دو سوی انتهایی خلق (Mood) یا عاطفه (affect) را تشکیل میدهند که میتوان آنها را دو قطب متضاد یک پیوستار دانست: غم عمیق در یکسو و شادی بیحدوحصر در سوی دیگر این طیف در خلق انسان قرار دارد.
نرخ شیوع 12 ماهه اختلال افسردگی در آمریکا7% اعلامشده است. و در ایران آمار دقیقی در دسترس نیست. تفاوت گروههای سنی درباره اختلال افسردگی بسیار زیاد است، بهطور مثال در افراد 18 تا 29 ساله سه برابر نرخ شیوع این اختلال در افراد 60 ساله یا مسنتر است. و در افرادی که در اوایل نوجوانی به این اختلال مبتلا میشوند، تعداد زنان 1.5 تا 3 برابر تعداد مردان است.
نشانه ها و ملاک های تشخیصی افسردگی اساسی
از بین نشانههای زیر، 5 نشانه و یا بیشتر در طول یک دوره 2 هفتهای حضور دارند و نشان میدهند که عملکرد فرد با عملکرد قبلی او متفاوت شده است. حداقل یکی از معیارها 1-خلق افسرده یا 2- از دست دادن علاقه یا لذت است.
- فرد بیشتر طول روز و تقریباً هرروز خلق افسرده دارد. این موضوع را خودش و یا دیگران اظهار میکنند.
- فرد بیشتر طول روز و تقریباً هرروز به تمام فعالیتها و یا اغلب آنها بهشدت بیعلاقه است.
- تغییر اساسی در وزن فرد، یعنی بشدت چاق یا لاغر میشوند.
- بیخوابی (Insomnia) یا پرخوابی (Hypersomnia) تقریباً همه روزها تجربه میکنند.
- پرتحرکی روانی-حرکتی یا کمتحرکی روانی-حرکتی تقریباً همه روزها تجربه میشوند. (صرفاً خود فرد نباید شخصاً احساس کند که بیقرار یا کند شده است، بلکه دیگران نیز باید این حالت را مشاهده کنند.
- احساس بیحالی و بیرمقی، هرروز احساس میشود.
- تقریباً هرروز احساس میکند بیارزش است یا بیدلیل احساس گناه ( عذاب وجدان) شدید میکند.
- تقریباً هرروز، توانایی فکر کردن یا تمرکز حواس ضعیف است، یا نمیتواند تصمیم بگیرد و قاطع باشد.
- بهطور مداوم به مرگ و خودکشی یا اقدام به خودکشی، بدون هیچ برنامهریزی مشخص قبلی فکر میکند.
نکاتی که باید در نظر داشت این است که: نشانههایی که آشکارا علتهای پزشکی دارند مانند مشکلات تیروئید یا دیابت نباید جز این فهرست بهحساب بیایند. همچنین این نشانهها باعث میشوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید در عملکرد شغلی، اجتماعی و یا سایر جنبههای مهم زندگی دچار شوند. و نکته دیگر اینکه علت این دوره را نمیتوان به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
این نکته قابلتوجه است که روانشناس، قبل از تصمیمگیری درباره مشکل فرد باید فرهنگ و قومیت او را در نظر بگیرد و بداند که در آن فرهنگ، وقتی کسی دچار فقدان میشود، رنج و ناراحتی خود را چگونه نشان میدهد. مثلاً در بعضی از فرهنگها اگر عزادار بر سروصورت خود چنگ نزند و جیغ نکشد دیگران فکر میکنند از مرگ فرد متوفی زیاد ناراحت نیست.
برای بررسی درجات افسردگی کلیک کنید
علائم افسردگی در کودکان و نوجوانان
علائم و نشانه های رایج افسردگی در کودکان و نوجوانان مشابه بزرگسالان است، اما ممکن است تفاوت هایی نیز وجود داشته باشد. در کودکان کوچکتر، علائم افسردگی ممکن است شامل:
- غمگینی
- تحریک پذیری
- چسبندگی به والدین
- نگرانی
- درد جسمی
- امتناع از رفتن به مدرسه
- کمبود وزن
در نوجوانان، علائم ممکن است شامل:
- غمگینی
- تحریک پذیری
- احساس منفی و بی ارزشی
- عصبانیت
- عملکرد ضعیف یا حضور ضعیف در مدرسه
- احساس سوء تفاهم و حساسیت شدید
- استفاده از مواد مخدر یا الکل تفریحی
- خوردن یا خواب زیاد
- آسیب رساندن به خود
- از دست دادن علاقه
- اجتناب از تعامل اجتماعی و فعالیت های عادی
علائمی که والدین باید در دوران نوجوانی از آنها آگاه باشند عبارتند از:
- شروع یا افزایش مصرف مواد (مانند الکل، سیگار کشیدن)
- عملکرد تحصیلی ضعیف
- مشکلات با همسالان
- افزایش انزوا و انزوای اجتماعی
علل افسردگی
علت دقیق MDD مشخص نیست. با این حال، چندین عامل می تواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد. ترکیبی از ژن ها و استرس می تواند بر شیمی مغز تأثیر بگذارد و توانایی حفظ ثبات خلق و خو را کاهش دهد. تغییرات در تعادل هورمون ها نیز ممکن است به ایجاد افسردگی کمک کند.
MDD همچنین ممکن است توسط موارد زیر ایجاد شود:
- مصرف الکل یا مواد مخدر
- برخی شرایط پزشکی مانند سرطان، دیابت یا کم کاری تیروئید
- انواع خاصی از داروها، از جمله استروئیدها
- آسیب های دوران کودکی مانند تجاوز جنسی یا روانی و مورد غفلت قرار گرفتن
افسردگی سرماخوردگی روان تلقی میشود
همه ما تجربه چندین بار سرما خوردن در طول سال را داشتهایم. سرماخوردگی طیف وسیعی از خفیف تا پیشرفته دارد که ما آن را به آنفولانزا یا عناوین دیگر میشناسیم. سؤال اینجاست که شما در چنین شرایطی چه اقدامی میکنید؟ ممکن است بگویید اگر با خوددرمانی و مراقبتهای معمولی خوب نشوم به دکتر مراجعه میکنم. در علم روانشناسی، افسردگی سرماخوردگی روان تلقی میشود.
متخصصین این حوزه نظیر روانپزشکان و روانشناسان معتقدند که یکی از شایعترین اختلالات روان در افراد، افسردگی است. افسردگی اختلالی است که با خلق و یا Mood افراد در ارتباط است. افسردگی میتواند ناشی از محیط پیرامون و یا ناشی از زمینههای ارثی و ژنتیک باشد و در اغلب مواقع هردو عامل در بروز این اختلال تأثیرگذار میباشند. بر اساس تحقیقات انجامشده، افسردگی نهتنها بهخودیخود میتواند عامل اختلال در افراد شود، بلکه بیماریهای جسمانی نظیر تیروئید و یا سندروم کوشینگ(بیماریای که در اثر میزان بالای هورمون کورتیزول در بدن به وجود میآید) عاملی برای بروز افسردگی در افراد هستند.
همه انسانها در مقطعی از زندگی خود احساس افسردگی میکنند و معمولاً میتوانند علت این افسردگی را به رویدادهای مشخصی ربط بدهند. افسردگی طیف وسیعی دارد و به گروهها و دستهبندیها مختلفی تقسیم میشود. دو عامل سببساز مهم در افسردگی: فقدان: (از دست دادن) و شکست است. تجربههایی مثل از دست دادن شغل یا فوت بستگان نزدیک باعث شروع دورهای از غم، خمودگی و تکرار دائمی بعضی افکار منفی میشوند. اکثر مردم میتوانند این احساسهای منفی را در عرض چند روز یا چند هفته و در حالتهای پیشرفته در طی چند ماه از بین ببرند و به زندگی عادی برگرند. اما در افرادی که افسردگی عمده را تجربه میکنند نشانهها کمی متفاوتتر از آن چیزی است که اکثر مردم درباره آن آگاهی دارند.
تفاوت آن با غم و اندوه طبیعی در زندگی چیست
از دست دادن کسی که دوستش داشتهایم، از دست دادن شغل یا پایان یافتن یک رابطه تجربیات سخت و دردناکی برای هر فرد است. ابراز ناراحتی و غمگین و یا محزون بودن در واکنش به چنین تجربیاتی طبیعی و نرمال است. افرادی که چنین شرایطی را تجربه میکنند ممکن است خود را “افسرده” بنامند. اما غمگین بودن به معنای افسرده بودن نیست. دوره غمگینی برای هر فردی منحصربهفرد و متفاوت است، و در مواقعی نشانههایی از دپرشن را از خود نشان میدهند. غم و افسردگی در مواقعی مشابه هم هستند اما بهطورکلی آنها تفاوتهای اساسیای نیز دارند:
- در اندوه، احساسات ناراحتکننده بهصورت مواج عمل میکنند و اغلب با خاطرات مثبت از دورههای مختلف همراهاند. در افسردگی اساسی، خلق و یا لذت به مدت دو هفته و یا بیشتر کم میشود.
- در غم، معمولاً عزتنفس باقی میماند اما در افسردگی عمده، احساس بیارزشی و کمی عزتنفس دیده میشود.
- برای برخی از افراد، مرگ کسی که دوستش داشتهاند، میتواند افسردگی اساسی یا ماژور را همراه آورد. از دست دادن شغل یا قربانی تجاوز بودن و یا فاجعههای دیگر، میتواند فرد را به سمت افسردگی بکشاند. زمانی که غم و افسردگی هردو باهم حضور دارند، نسبت به غم بدون افسردگی غم شدیدتر و طولانیتر باقی میماند. باوجود نزدیک بودن بین غم و افسردگی، آنها باهم متفاوتاند. بنابراین تمایز بین آنها میتواند به افراد کمک کند تا برای درمان و حمایت موردنیاز خود طلب کمک کنند.
محرک های افسردگی
برخی از محرک ها یا علل رایج افسردگی اساسی عبارتند از:
- از دست دادن یکی از عزیزان از طریق مرگ، طلاق یا جدایی
- انزوای اجتماعی یا احساس محرومیت
- تغییرات عمده زندگی مثل نقل مکان، فارغ التحصیلی، تغییر شغل، بازنشستگی
- تضادهای شخصی در روابط، چه با یک فرد مهم یا یک مافوق
- آزار جسمی، جنسی یا عاطفی
درمان افسردگی
راههای درمان این اختلال متفاوت است و برای هر فردی شیوه متفاوتی اثرگذار است. MDD اغلب با دارو و روان درمانی درمان می شود. برخی از تغییرات سبک زندگی نیز می تواند به کاهش برخی علائم همراه با سایر درمان ها کمک کند. افرادی که افسردگی شدید دارند یا به فکر آسیب رساندن به خود هستند، ممکن است نیاز داشته باشند در طول درمان در بیمارستان بمانند.
دارودرمانی برای افسردگی
ارائه دهندگان مراقبت های اولیه اغلب درمان افسردگی را با تجویز داروهای ضد افسردگی شروع می کنند. SSRI ها نوعی از داروهای ضد افسردگی هستند که اغلب تجویز می شوند. SSRI ها با کمک به مهار تجزیه سروتونین در مغز کار می کنند و در نتیجه مقادیر بیشتری از این انتقال دهنده عصبی را تولید می کنند. سروتونین یک ماده شیمیایی مغز است که اعتقاد بر این است که مسئول خلق و خو است. ممکن است به بهبود خلق و خو و ایجاد الگوهای خواب سالم کمک کند.
SSRI ها شامل داروهای شناخته شده ای مانند فلوکستین (پروزاک)، فلووکسامین و سیتالوپرام هستند. آنها بروز نسبتاً کمی از عوارض جانبی دارند که اکثر افراد آن را به خوبی تحمل می کنند. مهارکننده های بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین (SNRIs) نوع دیگری از داروهای ضد افسردگی هستند که اغلب تجویز می شوند. اینها بر سروتونین و نوراپی نفرین تأثیر می گذارند.
اگر شروع به مصرف داروهای ضد افسردگی کردید و افکار خودکشی دارید، فوراً با پزشک خود تماس بگیرید. اگرچه این یک اتفاق نادر است، برخی از داروهای MDD می توانند باعث افکار خودکشی در افرادی شوند که به تازگی درمان را شروع کرده اند.
روان درمانی
روان درمانی می تواند به طور موثری افراد مبتلا به MDD را درمان کند. این شامل ملاقات منظم با یک درمانگر برای صحبت در مورد وضعیت شما و مسائل مربوط به آن است.
روان درمانی می تواند به شما کمک کند:
- با یک بحران یا رویداد استرس زا دیگر سازگار شوید
- در جهت دستیابی به دیدگاهی متعادل از یک موقعیت معین و عمل مطابق با ارزش ها به جای مبتنی بر خلق و خو کار کنید
- مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشید
- راه های بهتری برای کنار آمدن با چالش ها و حل مشکلات پیدا کنید
- عزت نفس خود را افزایش دهید
- احساس رضایت و کنترل را در زندگی خود به دست آورید
درمان پیشنهادی دیگر گروه درمانی است که به شما امکان می دهد احساسات خود را با افرادی که می توانند با آنچه در حال گذراندن هستید در میان بگذارید.
“شروع روان درمانی برای افسردگی”
تغییر سبک زندگی
علاوه بر مصرف داروها و شرکت در روان درمانی، می توانید با ایجاد تغییراتی در عادات روزانه خود به بهبود علائم MDD کمک کنید.
تغییرات رژیم غذایی
غذاهای مغذی برای ذهن و بدن شما مفید است و در حالی که هیچ غذایی نمی تواند افسردگی را درمان کند، برخی از انتخاب های غذایی سالم می تواند به سلامت روان شما کمک کند. خوردن غذاهای زیر که حاوی اسیدهای چرب امگا 3 مانند سالمون هستند یا سرشار از ویتامین های گروه B مانند لوبیا و غلات کامل اند، با منیزیم که در مغزها، دانه ها و ماست یافت می شود را در نظر بگیرید. از الکل و غذاهای فرآوری شده خاص خودداری کنید. پرهیز از الکل مفید است، زیرا یک مضعف کننده سیستم عصبی است که علائم شما را بدتر می کند.
به اندازه کافی ورزش کنید
اگرچه MDD می تواند شما را بسیار خسته کند، اما فعال بودن بدنی ضروری است. ورزش، به خصوص در فضای باز و زیر نور متوسط خورشید، می تواند خلق و خوی شما را تقویت کند و احساس بهتری به شما بدهد.
خواب خوب و کافی
داشتن خواب کافی در هر شب حیاتی است، که می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما معمولا بین 7 تا 9 ساعت متغیر است. افراد مبتلا به افسردگی اغلب مشکل خواب دارند. اگر مشکل خواب یا پرخوابی دارید با متخصص صحبت کنید.
پژوهشگر: بهنوش کولایی روانشناس بالینی
بازبینی: امین زندی روانشناس بالینی
ویرایشگر علمی: یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی