اختلالات اضطرابی چیست؟ علایم،دلایل و درمان
همه ما آدمها در طول زندگیمون اضطراب و استرس رو تجربه میکنیم و میتوان گفت که تجربه چنین احساسی بخشی جدا نشدنی از زندگی طبیعی انسانی است ولی گاهی اوقات این تجربیات مزمن میشوند و انجاست که انگار اضطراب از بدن ما بیرون نمیرود، در چنین حالتی میگوییم که اختلالات اضطرابی با عوارض زیادی همراه خواهند بود و اغلب مزمن شده و نسبت به درمان مقاوم هستند. اختلالات اضطرابی شامل موارد زیر هستند:
- اضطراب جدایی
- وحشت زدگی
- آگورا فوبیا یا بازار هراسی
- هراس اختصاصی
- اختلال اضطراب اجتماعی
- اختلال اضطراب فراگیر
یکی از جنبه های بسیار جالب اختلالات اضطرابی تعامل ظریفی است که میان عوامل وراثتی و محیطی مولد این اختلالات وجود دارد. برخی از ژن های غیرطبیعی، زمینه ساز حالت های اضطرابی بیمارگون هستند و رویدادهای آسیب زای زندگی و فشارهای روانی نیز در سبب شناسی اختلالات اضطرابی اهمیت دارد.
اضطراب طبیعی در مقابل اختلالات اضطرابی
همه ی افراد دچار اضطراب می شوند و آن تشویشی فراگیر، ناخوشایند و مبهم است که اغلب علائمی نظیر سر درد، تعریق، تپش قلب، احساس تنگی در قفسه سینه و ناراحتی مختصر معده نیز با آن همراه است. ممکن است احساس بیقراری هم داشته باشند که نشان از این است که نمی تواند به مدت طولانی یک جا بنشیند یا بایستد. مجموعه ی علایمی که در حین اضطراب وجود دارد اغلب در هر فرد به گونهای متفاوت از دیگران است. اما اختلالات اضطرابی، عملکرد فرد را مختل می کند و از لحاظ شدت و مدت متفاوت تر هستند.
ترس و اضطراب
اضطراب هشداری است که فرد را گوش به زنگ می کند. یعنی به فرد هشدار میدهد که خطری در راه است. ترس هم هشداری است که فرد را گوش به زنگ می کند ولی باید آن را از اضطراب افتراق داد. ترس در پاسخ به خطری معلوم، بیرونی، معین یا با منشا غیر تعارضی ایجاد می شود؛ حال آن که اضطراب در پاسخ به تهدیدی پیدا میشود که نامعلوم، درونی و مبهم است یا از تعارض منشا گرفته است.
آیا اضطراب جنبه های انطباقی دارد؟
اضطراب را می توان پاسخی بهنجار و انطباقی تلقی کرد که موجب حفظ حیات میشود و خطر وقوع صدمه جسمی، درد، بی پناهی، احتمال مجازات، یا برآورده نشدن نیازهای اجتماعی یا جسمانی، خطر جدایی از محبوب، خطر بروز مانعی در برابر ارتقای هویتی و منزلت فرد و سرانجام خطراتی را اعلام میکند که در برابر کلیت و یکپارچگی فرد وجود دارد. اضطراب باعث میشود فرد برای پیشگیری از آن خطرات و تهدیدها یا برای تخفیف عواقب آن ها کاری کند. اضطراب فرد را گوش به زنگ میکند تا اقداماتی انجام دهد که از خطر جلوگیری شود بنابراین اضطراب از وارد شدن صدمات پیشگیری میکند.
فشار روانی (استرس) و اضطراب
این که واقعه ای را عامل فشار تلقی کنیم یا نه به ماهیت آن واقعه و به امکانات فرد، دفاع های روانی و مکانیزمهای مدارای او بستگی دارد که همه با مشارکت ایگو انجام میشود.ایگو، مفهوم انتزاعی و مشترکی است برای روند ادراک تفکر و عمل فرد بر وقایع بیرونی یا سائق های درونی خودش. کسی که ایگو اش درست کار می کند، با جهان بیرون و نیز درون خود در انطباق و تعادل به سر میبرد؛ اما اگر ایگو خوب کار نکند و اختلالی که در تعادل فرد حاصل می شود، به قدر کافی ادامه یابد، فرد دچار اضطراب مزمن میشود.
علائم اضطراب و اختلالات اضطرابی
احساس اضطراب دو مولفه دارد: با خبر شدن فرد از تغییرات جسمی خود و یا خبر شدن از اینکه عصبی شده یا ترسیده است. احساس شرم نیز ممکن است به اضطراب دامن بزند. اضطراب گذشته از اثرات حرکتی و احشایی بر تفکر، ادراک و یادگیری فرد هم اثر می گذارد. اضطراب اغلب سردرگمی و تحریفهایی در ادراک ایجاد میکند. تحریفهایی نه فقط در درک زمان و مکان که حتی در درک افراد و معنا و اهمیت وقایع این تحریف ها با کاستن از تمرکز، کم کردن قدرت یادآوری و مختل ساختن قدرت ربط دادن امور به هم، می توانند در یادگیری، اختلال ایجاد کنند.
افراد مضطرب مستعد آن هستند که به برخی چیزها در دور و بر خود به طور انتخابی توجه کنند و از بقیه ی آن ها صرف نظر کنند. آن ها با این کار می کوشند اثبات کنند که اگر دارند موقعیت خود را ترس آور تلقی می کنند، محق اند و واکنش درستی نشان می دهند. اگر آنها ترس خود را به غلط موجه جلوه دهند و اضطرابشان با این واکنش انتخابی تقویت میشود و به این ترتیب دورباطلی از اضطراب به وجود میآید که یک سر آن ادراک تحریف شده آن هاست و سر دیگرش تشدید اضطراب شان.
زنان بیشتر از مردان ممکن است دچار یک اختلال اضطرابی شوند. همچنین با افزایش طبقه اجتماعی- اقتصادی از شیوع اختلالات اضطرابی کاسته می شود.
اختلال اضطراب جدایی
اضطراب جدایی بخشی طبیعی از رشد دوران کودکی است. معمولاً در نوزادان بین 8 تا 12 ماهگی رخ می دهد و معمولاً در حدود 2 سالگی ناپدید می شود. با این حال، در بزرگسالان نیز ممکن است رخ دهد. برخی از کودکان در دوران دبستان و دوران نوجوانی علائم اضطراب جدایی را دارند. این وضعیت اختلال اضطراب جدایی یا SAD نامیده می شود. سه تا چهار درصد از کودکان دارای SAD هستند. حدود یک سوم از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در بزرگسالی با بیماری روانی تشخیص داده می شوند.
ملاک های تشخیصی DSM-5 برای اختلال اضطراب اجتماعی
A) ترس یا اضطراب نامتناسب با رشد و بیش از اندازه درباره جدایی از کسانی که فرد به آنها دلبسته است، به صورتی که توسط حداقل سه مورد زیر مشخص می شود:
- ناراحتی بیش از حد مکرر هنگام پیش بینی یا تجربه کردن جدایی از خانه یا از اشخاص دلبسته اصلی
- نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد از دست دادن اشخاص دلبسته اصلی یا درباره وارد شدن صدمه احتمالی به انها، مانند بیماری، جراحت، بلایا یا مرگ
- نگذانی مداوم و بیش از حد در مورد واقعه ای ناگوار(مثل گم شدن، مورد آدم ربایی قرار گرفتن، تصادف کردن، مریض شدن) که موجب جدایی از ضخص دلبسته اصلی شود
- اکراه یا امتناع از بیرون رفتن، دور شدن از خانه، رفتن به مدرسه، رفتن به محل کار، یا جای دیگر به علت ترس از جدایی
- ترس یا بی میلی مداوم و بیش از حد در مورد تنها یا بدون اشخاص دلبسته اصلی بودن در خانه یا محیط های دیگر
- بی میلی یا امتناع مداوم در خوابیدن دور از خانه یا به خواب رفتن بدون نزدیک بودن به شخصی دلبسته اصلی
- کابوس های مکرر که موضوعات جدایی را در بر دارند
- شکایت های مکرر نشانه های جسمانی (مثل سردرد، دل درد، تهوع، استفراغ) وقتی جدایی از اشخاص دلبسته اصلی روی می دهد یا انتظار می رود
B) این ترس، اضطراب یا اجتناب مداوم است، حداقل 4 هفته در کودکان و نوجوانان معمولا 6 ماه یا بیشتر در بزرگسالان ادامه می یابد.
C) این اختلال، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی، با زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کند
D) این احتلال با اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود
سبب شناسی اضطراب جدایی، یکی از اختلالات اضطرابی
- یک رویداد استرس زا یا آسیب زای مهم در زندگی کودک، مانند اقامت در بیمارستان، مرگ یک عزیز یا حیوان خانگی، یا تغییر در محیط (مانند نقل مکان به خانه دیگر یا تغییر مدرسه)
- کودکانی که والدین آنها بیش از حد محافظ هستند ممکن است بیشتر در معرض اضطراب جدایی باشند. در واقع، ممکن است لزوماً یک بیماری کودک نباشد، بلکه نشانه ای از اضطراب جدایی والدین نیز باشد، والدین و فرزند می توانند اضطراب دیگری را تغذیه کنند.
- کودکان مبتلا به اضطراب جدایی اغلب دارای اعضای خانواده با اضطراب یا سایر اختلالات روانی هستند که نشان می دهد خطر ابتلا به این اختلال ممکن است ارثی باشد.
- دلبستگی ناایمن به والدین یا مراقبان
- سایر اختلالات اضطرابی مانند حملات پانیک، اختلال اضطراب اجتماعی، فوبیا یا آگورافوبیا
کودکان مبتلا به SAD همچنین ممکن است اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) یا افسردگی داشته باشند.
درمان اختلال اضطراب جدایی
اهداف درمان شامل کاهش اضطراب در کودک، ایجاد احساس امنیت در کودک و مراقبین و آموزش کودک و خانواده/ مراقبان در مورد نیاز به جدایی طبیعی است. درمان هایی که ممکن است مورد استفاده قرار گیرند عبارتند از:
روان درمانی: این شکل اصلی درمان اختلال اضطراب جدایی است. تمرکز بر این است که به کودک کمک کنیم تا جدا شدن از مراقب خود را بدون اینکه جدایی باعث ناراحتی یا اختلال در عملکردش شود، مدیریت کند. این درمان برای تغییر شکل تفکر (شناخت) کودک عمل می کند تا رفتار او مناسب تر شود. خانواده درمانی همچنین ممکن است به آموزش خانواده در مورد این اختلال کمک کند و به اعضای خانواده کمک کند تا در دورههای اضطراب از کودک حمایت کنند.
دارو درمانی: داروهای ضد افسردگی یا سایر داروهای ضد اضطراب ممکن است برای درمان موارد شدید اختلال اضطراب جدایی استفاده شوند.
اختلال وحشت زدگی یا پانیک
حمله ی حاد شدید اضطراب همراه با احساس مرگ قریب الوقوع را اختلال وحشت زدگی می نامند. مشخصه اختلال پنیک به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی حملات و دوره های مجزای ترس شدید هستند و فراوانی بروز آن ها از چند حمله در یک روز تا تعداد انگشت شماری حمله در یک سال فرق میکند اختلال وحشت زدگی ممکن است با اختلالات دیگری به خصوص بازار هراسی همراه باشد. بازار هراسی عبارت است از: اضطراب از مکانهایی که خروج از آنها ممکن است دشوار باشد.
زن ها دو تا سه برابر بیشتر از مردها ممکن است مبتلا شوند. تنها عامل اجتماعی که در پیدایش اختلال پنیک دخیل دانسته شده طلاق یا جدایی اندکی پیش از شروع اختلال است. پنیک بیش از همه در جوانان روی می دهد. به طوریکه میانگین سنی تظاهر آن حدود ۲۵ سالگی است البته هم اختلاف پنیک و هم بازار هراسی در هر سنی ممکن است پیدا شود.
بیماری های همراه اختلال افسردگی اساسی که حدود دو سوم آنها در حین یا پس از شروع افسردگی اساسی علائم اختلال پنیک را تجربه می کنند. اختلالات اضطرابی نیز در بین مبتلایان به اختلال پنیک شایع است. هراس اختصاصی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال وسواسی جبری نیز دیده میشود و سایر بیماریهای شایع عبارتند از: خود بیمار انگاری، اختلالات شخصیت و اختلالات مرتبط با مواد.
سبب شناسی پانیک
عوامل زیستی: کژ تنظیمی دستگاه عصبی محیطی و مرکزی، در برخی از بیماران مبتلا به اختلال پانیک فعالیت سمپاتیک بیشتری از خود نشان می دهد. با تکرار محرک کندتر منطبق می شود و به محرک های متوسط واکنش بسیار شدیدی نشان میدهد. دستگاه های نوراپی نفرین، سروتونین و گابا، کژکاری سروتونرژیک در اختلال پنیک کاملاً آشکار است. تقلیل انتقال مهاری گابا-ارژیک به صورت موضعی در نواحی قاعده ای جانبی آمیگدال، مغز میانی و هیپوتالاموس می تواند پاسخ های فیزیولوژیکی شبیه به اضطراب ایجاد کند. مجموعه ی داده های زیستی توجه را به ساقه مغز و نورون های سروتونرژیک در هسته ی سجافی و نورون های نورآدرنرژیک در منطقه مومینه دستگاه لیمبیک و قشر جلوی پیشانی دیده شده است.
مواد پنیک آور در اکثر بیماران دچار اختلال پانیک و در بخش بسیار کمتری از افراد بدون اختلال پانیک میتواند حمله پانیک القا کند. مواد پنیک اورِ اصطلاحاً تنفسی که باعث تحریک تنفسی و به هم خوردن تعادل اسید و قلیا می شوند؛ اینها عبارتند از :کربن دی اکسید، سدیم لاکتات و بیکربنات.
تصویربرداری از مغز، آسیب در لوب های گیجگاهی به ویژه هیپوکامپ و آمیگدال را نشان می دهد.
عوامل وراثتی نیز دخیل هستند، خطر اختلال پانیک در بستگان درجه اول بیماران دچار این اختلال ۴ تا ۸ برابر این اختلال در بستگان درجه اول سایر بیماران روانپزشکی است.
عوامل روانی-اجتماعی
حمله های پنیک که از نظر نوروفیزیولوژی به منطقه مومینه مربوطند اما شروع پنیک را عموما به عوامل محیطی و روانی ربط میدهند. میزان بروز وقایع پرفشار زندگی به ویژه از دست دادن در ماههای پیش از شروع اختلال پنیک در بیماران دچار این اختلال بیشتر است. افرادی که شاهد جدا شدن مادر در اوایل کودکی بودند به وضوح بیشتر از جدا شدن از پدر به اختلال پنیک منجر می شود. عامل دیگر در بیماران مونث بزرگسال، سابقه سوء رفتار جسمی و جنسی در دوران کودکی است. این بیماران پیش از درمان بر اثر تزریق لاکتات دچار حمله پنیک می شوند. علت حمله های پنیک احتمالاً به معنای ناخودآگاه وقایع پرفشار مرتبط است و پیدایش حملههای پنیک ممکن است به عوامل نوروفیزیولوژیکی مربوط باشد که بر اثر واکنش های روانی برانگیخته می شود.
تشخیص پانیک به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی
حمله های پانیک عبارتند از دوره ی ناگهانی ترس یا وحشت شدید که چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشد و در سایر اختلالات روانی به جز اختلالات پنیک نیز می تواند به وقوع بپیوندد. به ویژه در هراس اختصاصی، جمعیت هراسی و اختلال استرس پس از سانحه. حمله های پنیک غیرمنتظره در هر زمانی روی می دهد و به هیچ محرک قابل شناسایی ربط ندارد. حمله پانیک در بیماران دچار جمعیت هراسی و هراس های اختصاصی معمولاً منتظره است یا سر نخشان محرکی شناخته شده و معین است. برخی حمله ها نیز به آسانی در یکی از دو طبقه ی منتظره و غیر منتظره نمیگنجد که همگی پنیک با زمینه موقعیتی خوانده می شود. این جمله ها در صورت مواجهه بیمار با عوامل برانگیزنده الزاما رخ نمی دهد و اگر هم پیدا شود، معلوم است که بلافاصله پس از مواجه خواهد بود یا پس از تاخیری قابل توجه.
در حمله ی پانیک، بیماری اغلب نمی تواند علت ترس خود را بیان کند. ممکن است دچار سردرگمی شود و در تمرکز اشکال پیدا کند، نشانه های جسمی حمله پانیک عبارت است از افزایش ضربان قلب، احساس تپش قلب، تنگی نفس و تعریق. حمله معمولا ۲۰ تا ۳۰ دقیقه و ندرتاً بیش از یک ساعت طول می کشد. اگر در حین حمله پانیک وضعیت روانی بیمار بررسی شود؛ نشخوار ذهنی، اشکال در صحبت کردن و مختل شدن حافظه دیده می شود.
ملاک های تشخیصی DSM-5 در مورد حمله پانیک
الف) حملات مکرر غیر منتظره ی پانیک، بروز شدید و ناگهانی، ترس شدید یا احساس ناراحتی فوق العاده است که در عرض چند دقیقه به اوج می رسد و در طی این مدت چهار مورد یا بیشتر از علائم زیر بروز می کند:
توجه: بروز ناگهانی حملات هم در حالت آرامش و استراحت و هم در حالت اضطراب رخ می دهد.
- تپش قلب، کوبش قلب با افزایش ضربان آن
- تعریق
- لرزش یا احساس تکان خوردن
- احساس تنگی نفس و نرسیدن و هوا
- احساس خفگی
- درد یا ناراحتی در قفسه سینه
- تهوع یا ناراحتی شکمی
- احساس سرگیجه، بی ثباتی، منگی یا غش
- احساس گرما یا لرز
- احساس خواب رفتگی و سوزن سوزن شدن
- گسست واقعیت یا گسست از خویشتن
- از دست دادن کنترل یا دیوانه شدن
- ترس از مردن
ب) حداقل یکی از حملات در عرض یک ماه یا بیشتر ، به همراه یکی یا هر دو مورد زیر رخ داده باشد:
-نگرانی یا مشغولیت ذهنی مداوم در مورد بروز یک دوره دیگر یا پیامد آن (مثلاً از دست دادن کنترل، دچار حمله ی قلبی شدن و دیوانه شدن).
-تغییر آشکار ناسازگارانه ی رفتاری ناشی از حملات فوق( مثلا رفتارهایی برای جلوگیری از حملات بعدی مانند ورزش نکردن یا نرفتن به مکان های ناشناخته).
ج) اختلال حاضر ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده یا یک بیماری طبی دیگر نیست.
د) این اختلال موجود توسط یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود.
درمان
دارو درمانی شامل آلپرازولام، پاروکستین و SSRI ها برای اختلال پنیک موثرند. پاروکستین اثرات رخوت زا دارد و اغلب بیماران را بلافاصله آرام می کند. به همین دلیل پذیرندگی بیماران به آن بیشتر است و کمتر آن را قطع میکنند. بعضی از دیازپین ها سریعترین اثر ضد پنیک را دارند، این اثر اغلب در عرض هفته اول ظاهر می شود.
درمان های شناختی رفتاری روش های موثری برای اختلال پنیک هستند. شناخت درمانی اختلال پنیک عبارت است از نشان دادن اعتقادات غلط بیمار به وی و دادن اطلاعات صحیح در مورد حملههای پنیک.
آگورافوبیا یا بازار هراسی، از اختلالات اضطرابی
بازار هراسی به ترس یا اضطراب در مورد مکان هایی اطلاق می شود که گریز از آنها ممکن است دشوار باشدگزر هراسی میتواند ناتوان کننده ترین هراس باشد؛ چون میتواند به نحو چشمگیری توانایی فرد را برای کار کردن در موقعیتهای اجتماعی و شغلی بیرون از منزل مختل کند بازار هراسی تقریباً همیشه عارضهای از اختلال وحشت زدگی در بیمار است. به نظر می رسد که بازار هراسی را ترس بیمار از بروز حمله پانیک در مکان عمومی که گریختن از آن دشوار است ایجاد می کند.
ملاک های تشخیصی DSM-5 برای آگورافوبیا
الف) ترس یا اضطراب چشمگیر در مورد دست کم دو مورد از پنج موقعیت زیر:
- استفاده از وسایل نقلیه عمومی مثل اتوبوس، اتومبیل، قطار، کشتی، هواپیما.
- بودن در فضاهای باز مثل پارکینگ های بزرگ، مراکز خرید، پل ها
- بودن در فضاهای بسته مانند فروشگاه ها و سینما
- ایستادن در صف یا جاهای شلوغ
- تنها ماندن خارج از خانه
ب) بیمار به دلایل زیر از این موقعیت ها اجتناب می کند:
نگرانی از اینکه فرار از آنها احتمالاً دشوار است یا شاید به هنگام بروز حملات شبیه پانیک یا سایر علائم غیر قابل تحملی که می تواند باعث شرمندگی وی شود، کسی برای کمک به وی وجود نداشته باشد.
ج) موقعیتهای گذرهراسی تقریباً همیشه باعث برانگیختن ترس یا اضطراب می شود.
د) بیمار فعالانه از این موقعیت های گذرهراسی اجتناب می ورزد یا برای حضور در آن ها نیاز به همراه دارد یا آنها را با ترس و اضطراب شدید تحمل می نماید.
و) ترس یا اضطراب موجود بیماری بیش از آن چیزی است که واقعاً از احتمال خطر موجود در موقعیت گذرهراسی انتظار می رود و با زمینه اجتماعی فرهنگی فرد نامتناسب است.
ن) ترس و اضطراب یا اجتناب معمولاً حداقل برای شش ماه ادامه دارد.
ه) ترس اضطراب یا اجتناب از نظر بالینی موجب ناراحتی فوق العاده یا افت کارکرد اجتماعی شغلی یا سایر جنبه های مهم کارکردی فرد میشود.
ی) ترس، اضطراب یا اجتناب توسط علائم یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود.
تشخیص افتراقی
عبارت است از تمام اختلالات طبی که میتوانند افسردگی یا اضطراب ایجاد کنند. تشخیص افتراقی روانپزشکی آن نیز عبارت است از اختلال افسردگی اساسی، اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال شخصیت دوری گزین، اختلال شخصیت وابسته.
اکثر موارد بازار هراسی ناشی از اختلال پنیک می باشد. بازار هراسی بدون اختلال وحشت زدگی مزمن و ناتوان کننده است و اختلالات افسردگی و وابستگی به الکل اغلب سیر آن را پیچیده میکند.
درمان آگورافوبیا، از اختلالات اضطرابی
پرازولام و لورازپام رایج ترین بنزودیازپین های تجویزی هستند. شایعترین عارضه ی جانبی این داروها سرگیجه و رخوت خفیف است. مهارکننده های بازجذب سروتونین، با کاهش یا جلوگیری از انواع مختلف اضطراب از جمله بازار هراسی موثر بوده اند. عوارض شایع اکثر این داروها عبارتند از آشفتگی خواب، خوابآلودگی، احساس گیجی و منگی، تهوع و اسهال. بسیاری از این عوارض با ادامه ی مصرف بهبود می یابد. عارضه شایع دیگر کژ کاری جنسی است.
داروهای سه حلقه ای و چهار حلقه ای که دوز این داروها باید به تدریج افزایش یابد تا از تحریک مفرط اجتناب شود. منافع بالینی کامل فقط در مقادیر کامل دارو به دست میآید و ممکن است ۸ تا ۱۲ هفته زمان لازم داشته باشد.
روان درمانی حمایتی شامل استفاده از مفاهیم روان پویشی و اتحاد درمانی برای پیشبرد مقابله انطباقی است. دفاع های انطباقی تشویق و تقویت میشوند و دفاعهای غیر انطباقی تضعیف میشود. درمانگر به واقعیت سنجی بیمار کمک می کند و ممکن است توصیه های رفتاری ارائه کند.
در رفتار درمانی بینش مدار هدف افزایش رشد بینش فرد و کاهش تعارضات روانشناختی است.
در رفتار درمانی فنون مورد استفاده عبارتند از تقویت مثبت و منفی، حساسیت زدایی منظم، غرقه سازی تصویری، مواجهه ترجیحی، جلوگیری از پاسخ، توقف فکر، فنون آرام سازی، درمان کنترل پنیک، خودپایشی و هیپنوتیزم.
شناخت درمانی که رفتار غیر اتفاقی ثانویه به تحریفاتی در مورد نحوه ادراک خود و برداشت آن ها از طرف دیگر آن مبتنی است. درمان کوتاه مدت و تعاملی است و همراه با تکالیف تعیین شده است که باید در فواصل جلسات انجام شود و اصلاح فرضیات و بر افکار تحریف شده متمرکزند.
همچنین درمان مجازی که با استفاده از برنامه های کامپیوتری و واقعیت مجازی انجام می شود.
فوبیا یا هراس خاص به عنوان اختلال اضطرابی
اصطلاح فوبیا یا هراس، به معنای ترس افراطی از یک موضوع، شرایط یا موقعیت خاص و معین است. هراس اختصاصی عبارت است از ترس شدید و مداوم از شیء یا موقعیتی معین. تشخیص هراس اختصاصی مستلزم بروز اضطراب شدید حتی تا حد پانیک در هنگام مواجهه با شی مورد هراس است. افراد مبتلا به هراس اختصاصی فکر میکنند به آن ها آسیب وارد خواهد شد.
هراس اختصاصی شایع ترین اختلال روانی در زنان و دومین اختلال روانی شایع در مردان پس از اختلالات مرتبط با مواد است. نسبت زن به مرد دو به یک و در نوع هراس از خون، آمپول و جراحت تقریباً یک به یک است. بیشترین سن شروع در هراس از طبیعت پیرامون و در هراس از خون و آمپول ۵ تا ۹ سالگی است. البته در سنین بالاتر هم ممکن است شروع شوند. درمقابل بیشترین سن شروع هراس موقعیتی، سنین بالاتر، یعنی اواسط دهه ۲۰ است که به سن شروع بازار هراسی نزدیک می شود.
سبب شناسی
عوامل رفتاری در نظریه شرطی سازی عامل، الگوی ارائه شده ی این پدیده را توضیح میدهد. طبق این نظریه اضطراب سائقی است که ارگانیسم را بر می انگیزاند که هرچه در توان دارد انجام دهد تا این حالت عاطفی دردآور برطرف شود. ارگانیسم نیز درحین انجام رفتارهای تصادفی خود یاد می گیرد که انجام برخی اعمال می تواند از محرک اضطراب آور مذکور اجتناب کند. این الگوهای اجتناب تا مدتهای مدیدی پایدار می ماند چون به خاطر قدرت کاهش اضطرابی که دارند، تقویت می شود.
در عوامل روانکاوانه فرضیه فروید این بود که نقش عمده اضطراب، هشدار این نکته به ایگو است که سائق ناخودآگاه ممنوعی دارد تلاش می کند به خودآگاه راه یابد. ایگو به این ترتیب گوش به زنگ و مراقب می شود که دفاع های خود را در برابر این نیروی غریزی تهدیدکننده تقویت و بسیج کند. او هراس را هیستری اضطرابی نامید و آن را نتیجه تعارض هایی می دانست که حول یک موقعیت ادیپی حل نشده در کودکی شکل گرفته اند.
در DSM-5 هراس اختصاصی بر چند نوع مجزا از هم تقسیم شده است. نوع هراس از حیوانات، نوع هراس از محیط طبیعی مثلاً طوفان، نوع هراس از خون مانند آمپول و جراحت، نوع موقعیتی مثلاً فوبی از ماشین و نوع هراس از چیزهای دیگر.
ملاک های تشخیص DSM-5 در مورد فوبیای اختصاصی
- ترس یا اضطراب چشمگیر درباره یک موقعیت یا جسم خاص
- موقعیت یا شی ترسناک تقریباً همیشه سبب برانگیخته شدن ترس یا اضطراب می شود
- بیمار فعالانه از روبرو شدن با موقعیت یا شیء ترسناک خودداری میکند و یا با ترس و اضطراب زیاد آن را تحمل می کند
- ترس و اضطراب موجود خیلی بیشتر از آن چیزی است که خطر واقعی موقعیت یا شی خاص می تواند به بار بیاورد و یا با زمینه ی فرهنگی اجتماعی فرد تناسب ندارد
- ترس، اضطراب یا اجتناب همیشه رخ می دهد و معمولاً برای حداقل ۶ ماه ادامه می یابد
- ترس اضطراب یا اجتناب موجود از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل توجه یا افت کارکرد اجتماعی شغلی یا سایر جنبه های مهم کارکردی فرد می شود
- اختلال موجود توسط علائم یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود.
خصایص بالینی
مشخصه هراس اضطراب شدیدی است که به هنگام قرار گرفتن فرد در معرض موقعیت یا شیء یا حتی به هنگام انتظار آن در او برانگیخته می شود. فرد مبتلا به هراس بنا به تعریف می کوشد از محرک هراس آور اجتناب کند و حتی برخی برای اجتناب از محرک های اضطراب آور خود را به دردسرهای زیادی هم می اندازند. یافته های عمده در معاینه وضعیت روانی وجود ترسی نامعقول و خود ناهمخوانی در موقعیت یا شی معین است.
از نظر سن شروع به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول شامل هراس از حیوانات، هراس از محیط طبیعی و هراس از خون، آمپولف جراحت که اکثراً در دوران کودکی شروع می شوند و دسته دیگر شامل انواع هراس نظیر هراس وضعیتی که شروع آن ها در اوایل بزرگسالی است.
تشخیص افتراقی
مصرف مواد، توده های دستگاه عصبی مرکزی و بیماری های عروقی مغز ، اسکیزوفرنی با این تفاوت که در بیماران مبتلا به هراس برخلاف بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بصیرتی به نامعقول بودن ترسشان وجود دارد. خود بیمار انگاری، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت پارانوئید.
درمان فوبیا
در رفتار درمانی انواع مختلفی از فنون به کار گرفته شده اند که رایجترین آنها حساسیت زدایی تدریجی است. سایر فنون عبارتند از مواجهه سازی متمرکز با محرک هراس آور به صورت تصویری یا از طریق حساسیت زدایی واقعی، غوطه وری تصوری، بیمار آنقدر با محرک هراس آور مواجه میشود که دیگر نتواند ترس ناشی از آن را تحمل کند و این کار تا زمانی ادامه می یابد که بیمار دیگر احساس ترس نکند. غرق سازی که به صورت واقعی مستلزم این است که بیمار اضطراب مشابهی را از طریق مواجهه با محرک هراس آور واقعی تجربه کند.
روان درمانی مبتنی بر بینش، درمان مجازی و هیپنوتیزم، درمان حمایتی و خانواده درمانی هم در درمان هراس ممکن است مفید باشند.
اختلال اضطراب اجتماعی (جمعیت هراسی)
اختلال اضطراب اجتماعی شامل ترس از موقعیت های اجتماعی از جمله موقعیت هایی است که مستلزم تماس با افراد غریبه یا زیر نظر افراد غریبه بودن است. اصطلاح اضطراب اجتماعی بازتاب تفکیک اختلال اضطراب اجتماعی از هراس اختصاصی است که در آن ترس شدید و پایداری از یک شیء یا موقعیت وجود دارد. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی از شرمسار شدن در موقعیت های اجتماعی می ترسند. این افراد ممکن است ترس های اختصاصی در مورد انجام برخی فعالیت های اختصاصی مانند خوردن یا صحبت کردن در جلوی دیگران داشته باشند یا ترس غیر واقعی و مبهمی در مورد شرمسار شدن خود تجربه کند.
زنان بیشتر از مردان مبتلا می شوند، اوج شروع اختلالات اضطراب اجتماعی در سنین نوجوانی دیده می شود هر چند شروع در سن 5 سالگی و 35 سالگی نیز شایع است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است سابقهای از سایر اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، اختلالات مرتبط با مواد و پر اشتهایی عصبی داشته باشند.
حداقل در برخی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است در دوران کودکی بازداری رفتاری را نشان داده باشند. این اضطراب ممکن است ریشه ی زیستی داشته باشد. والدین افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در کل به فرزندان خود کمتر توجه می کنند، آن ها را بیشتر ترک میکنند یا زیادی از آن ها مراقبت می کنند.
ملاک های تشخیصی DSM-5
- ترس یا اضطراب قابل ملاحظه درباره یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن ها احتمال دقت نظر به بیمار و تجزیه و تحلیل دیگران وجود دارد. نمونه ها شامل تعاملات اجتماعی، مکالمه یا ملاقات با افراد غریبه، مشاهده شدن مثلاً خوردن یا آشامیدن و اجرا کردن در حضور دیگران مثلاً سخنرانی کردن است.
نکته: در کودکان این اضطراب باید به هنگام حضور همسالان نیز دیده شود و فقط محدود به تعاملات با بزرگسالان نیست.
- فرد از این می ترسد که کاری انجام دهد یا علائم اضطرابی بروز دهد که دیگران برداشت منفی از آن ها داشته باشند. یعنی شرمنده شود یا مسخره اش کنند، وی را ترک کنند یا مورد اهانت قرار دهند.
- موقعیت های اجتماعی تقریباً همیشه سبب ترس یا اضطراب می گردند.
نکته: در کودکان ترس یا اضطراب میتواند به صورت گریه، قشقرق، میخکوب شدن، چسبیدن به دیگران، کنارگیری یا عدم صحبت کردن در موقعیتهای اجتماعی بروز نماید.
- از موقعیتهای اجتماعی مذکور اجتناب می ورزد و یا تحمل آن با ترس و اضطراب شدیدی همراه است.
- ترس و اضطراب موجود بیشتر از آن چیزی است که از موقعیت اجتماعی مذکور و زمینه فرهنگی اجتماعی فرد انتظار میرود.
- ترس و اضطراب یا اجتناب پایدار است و به طور معمول شش ماه یا طولانی تر ادامه یابد.
- ترس و اضطراب یا اجتناب ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده یا یک بیماری طبی دیگر نیست.
- ترس و اضطراب یا اجتناب موجود توسط یک اختلال روانی دیگر بهتر از توجیه نمی شود.
تشخیص افتراقی اضطراب اجتماعی به عنوان اختلال اضطرابی
تشخیص افتراقی عبارتند از: بازار هراسی، اختلال وحشت زدگی، اختلال شخصیت دوری گزین ، اختلال افسردگی اساسی و اختلال شخصیت اسکیزوئید. این اختلال در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می شود و معمولاً اختلالی مزمن است.
درمان اختلال اضطراب احتماعی
دارو درمانی: برای برخی، مصرف یک داروی تجویزی می تواند یک درمان آسان و موثر برای اختلال اضطراب اجتماعی باشد. داروها با کاهش علائم ناراحت کننده و اغلب شرم آور عمل می کنند. گاهی اوقات دارو می تواند علائم شما را به طور چشمگیری کاهش دهد یا حتی آنها را از بین ببرد. FDA چهار دارو را برای اختلال اضطراب اجتماعی تأیید کرده است: پاروکستین، زلفت، فلوکسامین و ونلافاکسین. اگرچه اینها تنها داروهایی هستند که به طور خاص برای این بیماری تایید شده اند، اما سایر داروها نیز ممکن است با موفقیت مورد استفاده قرار گیرند.
روان درمانی: درمان های فردی و گروهی می تواند به کنترل علائم در این اختلال کمک کند، به طور مثال مواجهه درمانی و قرار گرفتن تدریجی در موقعیت های استرس زا، یا گروه درمانی کمک می کند تا مهارت ها و تکنیک های اجتماعی برای تعامل با افراد در محیط های اجتماعی را بیاموزند. شرکت در گروه درمانی با دیگرانی که ترس های مشابهی دارند ممکن است باعث شود کمتر احساس تنهایی کنند.
اختلال اضطراب فراگیر
برخی از افراد تقریباً در مورد هر چیزی مضطرب و نگران به نظر می رسند. اضطراب و نگرانی مفرط درباره ی چندین واقعه یا فعالیت در اکثر ایام و طی یک دوره حداقل ۶ ماهه است. نگرانی مزبور به سختی مهار می شود و با علائمی جسمی نظیر تنیدگی عضلانی، تحریک پذیری، دشواری در خواب و بی قراری همراه است. اضطراب مذکور سختی، رنج و عذاب درون ذهنی برای فرد ایجاد میکند وحوزههای مهم زندگی فرد را مختل می سازد.
این اختلال معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود. هرچند موارد بیماری در بزرگسالان مسن تر به وفور دیده می شود.
با توجه به رویکرد شناختی رفتاری و روانکاوی میتوان درباره عوامل ایجادکننده ی اختلال اضطراب فراگیر صحبت کرد. در رویکرد شناختی رفتاری تاکید بر این است که اختلال اضطراب فراگیر در واقع واکنشی است در بیمار به خطراتی که به غلط خیال می کند تهدیدش می کنند. این خطر خیالی از توجه انتخابی بیمار به جزئیات منفی در محیط، از پردازش تحریف شده ی اطلاعات در ذهن بیمار و دیدگاه بیش از حد منفی او منشأ گرفته است. در دیدگاه روانکاوی این فرضیه مطرح است که اضطراب علامتی است از تعارض های حل نشده ی ناخوداگاه.
تشخیص اختلال اضطراب فراگیر در DSM-5
- استرس و نگرانی مفرط که حداقل در ۶ ماه گذشته در بیشتر روز ها وجود داشته و درباره ی وقایع و فعالیتهای مختلفی هستند.
- کنترل نگرانی برای فرد دشوار است.
- اضطراب و نگرانی مزبور حداقل با ۳ تا ۶ علامت زیر دیده می شود: (نکته: در کودکان وجود یک مورد کافی است)
بی قراری یا احساس برانگیختگی و بیتابی، زود خسته شدن، اشکال در تمرکز یا خالی شدن ذهن، تحریک پذیری، تنیدگی عضلانی و اختلال خواب.
- اضطراب و نگرانی موجب ناراحتی بالینی قابل توجه یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی و سایر جنبه های مهم کارکرده فرد می شوند.
- اختلال حاضر ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده یا یک بیماری طبی دیگر نیست.
- این اختلال توسط یک بیماری روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود.
تکته: بیمار دچار اختلال اضطراب فراگیر معمولاً به خاطر علامتی جسمی سراغ پزشک عمومی و متخصص داخلی میرود. حالت دیگر آن است که بیمار به خاطر عادت خاصی مثل اسهال مزمن به سراغ متخصص دیگری جز روانپزشک می رود.
سن دقیق شروع این اختلال مشخص نیست. معمولاً بیماران در سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی مورد توجه بالینگران قرار میگیرند.
درمان اضطراب فراگیر به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی
موثرترین درمان بیماران دچار اختلال اضطراب فراگیر احتمالاً ترکیبی از رویکردهای روان درمانی و دارودرمانی و درمان های حمایتی است. معمولا رویکرد شناختی-رفتاری، رویکرد حمایتی و رویکردهای مبتنی بر بینش استفاده میشوند. در رویکردهای رفتاری از آرامسازی و پس خورانده زیستی استفاده می شود. ترکیب رویکردهای شناختی و رفتاری موثرتر از کاربرد هر یک از آن ها به تنهایی است. در درمان حمایتی به بیمار اطمینان و آسودگی خیال داده میشود اما اثربخشی درازمدت آن محل تردید است. در روان درمانی مبتنی بر بینش بر کشف تعارضهای ناخودآگاه بیمار و شناسایی نقاط قوت ایگو تاکید می شود. داروهای عمدهای که برای درمان اختلال اضطراب فراگیر باید مورد توجه قرار داد و بنزودیازپین ها، بوسپیرون، مهارکنندههای اختصاصی بازجذب سروتونین و ونلافاکسین است.
پژوهشگر: نسرین یوسفی، کارشناس ارشد روانشناسی
ویرایشگر علمی: یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
بازبینی: امین زندی روانشناس بالینی
خیلی مفید و عالی بود. ممنون
مرسی که همراهید و مطالعه میکنید