علائم و ویژگی های رابطه ناسالم


در یک رابطه سالم، همه چیز به نوعی کار می کند. مطمئناً، ممکن است هر از گاهی با هم اختلاف نظر داشته باشید یا با مشکلاتی مواجه شوید، اما معمولاً با هم تصمیم می گیرید، آشکارا در مورد مشکلاتی که پیش می آید صحبت می کنید و واقعاً از همراهی یکدیگر لذت می برید. رابطه ناسالم داستان دیگری است. به گفته یور ال کارابالو، درمانگر رابطه، در یک رابطه سمی، ممکن است پس از گذراندن وقت با شریک زندگی خود به طور مداوم احساس خستگی یا ناراحتی کنید، که می تواند نشان دهد که برخی چیزها باید تغییر کنند.
شاید این رابطه دیگر اصلاً لذت بخش نباشد، اگرچه شما هنوز هم شریک زندگی خود را دوست دارید. بنا به دلایلی، به نظر می رسد همیشه به روشی اشتباه یکدیگر را ازار می دهید یا به نظر نمی رسد که از بحث بر سر مسائل جزئی دست بردارید. حتی ممکن است به جای اینکه مانند گذشته منتظر او باشید، از دیدنش وحشت داشته باشید. روابط ناسالم می تواند تأثیر مخرب قابل توجهی بر سلامت، شادی و رفاه کلی شما داشته باشد. مشکل این است که در حالی که برخی از روابط به وضوح سمی یا حتی توهین آمیز هستند، سایر الگوهای روابط ناسالم می توانند بسیار ظریف تر و تشخیص آنها دشوار باشد.
در حالی که هیچ رابطه ای کامل نیست، مهم است که بتوانید علائم یک رابطه ناسالم را بشناسید و بدانید که برای تغییر یا پایان دادن به آن چه باید کرد. این مقاله برخی از ویژگی های مشترک رابطه ناسالم و چگونگی تشخیص اینکه آیا در یک رابطه سمی هستید را مورد بحث قرار می دهد.
مطلب مرتبط: 7 ویژگی رابطه سالم، رابطه سالم از نظر روانشناسی چگونه است؟
علائم رابطه ناسالم
هر رابطه ای متفاوت است و ممکن است در طول زمان تغییر کند. ویژگی های مهمی وجود دارد که روابط ناسالم را مشخص می کند. بسته به ماهیت رابطه، علائم سمیت میتواند ظریف یا بسیار آشکار باشد. هنگامی که در یک رابطه مسموم هستید، ممکن است همیشه برای شما آسان نباشد که متوجه زنگ خطرهای رابطه شوید. با این حال، می توانید برخی از این علائم را در خود، شریک زندگی خود یا خود رابطه مشاهده کنید. این می تواند در مورد روابط عاشقانه صدق کند، اما انواع دیگر روابط نیز می تواند تحت تأثیر الگوهای ناسالم قرار گیرد، از جمله روابط شما با اعضای خانواده، دوستان و همکاران.
1. مکالمات سمی
به جای مهربانی و احترام متقابل، بیشتر مکالمات شما مملو از طعنه یا انتقاد است و با تحقیر تحریک می شود، این می تواند یک پیش بین قوی برای طلاق باشد. آیا خود را در حال گفتن سخنان توهین آمیز به دوستان یا اعضای خانواده خود می بینید؟ شاید وقتی آنها در اتاق دیگری هستند آنچه را که آنها گفته اند با لحنی تمسخر آمیز تکرار کنید. شما حتی ممکن است شروع به طفره رفتن از تماس های آنها کنید، فقط برای اینکه از مشاجرات و خصومت اجتناب ناپذیر فاصله بگیرید.
تاثیر طلاق بر فرزندان، راهنمای سن به سن اثر طلاق بر کودکان
2. بی احترامی در روابط سمی
بی احترامی در روابط ناسالم می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. گاهی اوقات ممکن است به این معنی باشد که کسی نسبت به شخص دیگر بی اعتنا است. در موارد دیگر، میتواند شامل تمسخر یا مسخره کردن نظرات یا علایق طرف مقابل باشد. این بی احترامی اغلب می تواند مانند طرد شدن باشد، که می تواند منجر به طیفی از احساسات از جمله احساس آسیب دیدن، شرم، گناه، تنهایی، خجالت و اضطراب شود.
3.کنترل، از ویژگی های رابطه ناسالم
در روابط سمی ممکن است یک نفر سعی کند زندگی دیگری را کنترل کند. گاهی اوقات فرد ممکن است رفتارهایی انجام دهد که به شدت محبت آمیز به نظر می رسد. در واقع، این اقدامات به گونهای طراحی شدهاند که فرد دیگر را تحت نظر قرار دهد و از انجام کارها یا رفتن به مکانهایی که خارج از کنترل شخص دیگر است جلوگیری کند.
کنترل رفتار همچنین می تواند شامل جداسازی فرد از دوستان و خانواده اش باشد. همچنین می تواند به معنای قطع ارتباط، قطع دسترسی به امور مالی، یا سخت کردن ترک موقعیت باشد. کنترل ممکن است به شکل تملک و حسادت نیز باشد. در حالی که هر دوی اینها احساسات عادی انسانی هستند که ممکن است افراد گهگاهی آنها را تجربه کنند، اما وقتی کسی سعی میکند کاری را که شما انجام میدهید کنترل کند، وقتی که ناراحت میشود به شما سرزنش میکند یا وقتی شما را به خیانت متهم میکند، ناسالم هستند.
4.ضعف در حمایت کردن
روابط سالم مبتنی بر میل متقابل برای دیدن موفقیت دیگری در همه زمینههای زندگی است. اما وقتی همه چیز سمی می شود، هر دستاوردی تبدیل به یک رقابت می شود. به طور خلاصه، زمانی که با هم می گذرانید دیگر حس مثبتی ندارد. شما احساس حمایت یا تشویق نمی کنید، و نمی توانید اعتماد کنید که آنها برای شما حضور یابند. در عوض، ممکن است این تصور را داشته باشید که نیازها و علایق شما اهمیتی ندارد، آنها فقط به آنچه می خواهند اهمیت می دهند.
5.استرس مداوم در روابط ناسالم
چالش های معمولی زندگی که پیش می آید؛ بیماری یکی از اعضای خانواده، از دست دادن شغل یا بحران های روانی، می تواند تنش هایی را در رابطه شما ایجاد کند. اما اینکه خود را دائماً در معرض خطر و استرس قرار دهید، حتی زمانی که با استرس ناشی از منابع بیرونی مواجه نیستید، یک شاخص کلیدی برای روابط سمی است. این استرس مداوم می تواند بر سلامت جسمی و روانی تأثیر بگذارد، و ممکن است اغلب احساس بدبختی، خستگی ذهنی و جسمی یا به طور کلی ناخوشی داشته باشید. در روابط ناسالم شما ممکن است احساس ترس یا استرس مداوم داشته باشید و نگران واکنش یا رفتار طرف مقابل باشید.
6. نادیده گرفتن نیازها
دکتر کاتالینا لاوسین، روانشناس بالینی، می گوید که همراهی با هر کاری که شریک زندگی شما می خواهد انجام دهد، حتی زمانی که برخلاف میل یا سطح راحتی شما باشد، نشانه ای از مسمومیت است. مثلا آنها تعطیلاتی را برنامه ریزی کرده اند که در روز تولد مادرتان شما از شهر خارج می شوید. اما وقتی از شما پرسیدند چه تاریخی مناسب است، تاکید کردید که هر تاریخ مناسبی است، شما نمی خواهید به این موضوع اشاره کنید، زیرا نمی خواهید دعوا را شروع کنید. بنابراین شما می گویید: «عالی! من خیلی هیجان زده ام.”
7. امید به تغییر
ممکن است در رابطه باقی بمانید زیرا به یاد دارید که در گذشته چقدر سرگرمی داشتید. شاید فکر می کنید که اگر فقط خودتان و اعمالتان را تغییر دهید، آنها نیز تغییر خواهند کرد. در مجموع افراد شاید تغییر هم بکنند اما در ابتدا باید خودشان بخواهند و علاوه بر این در نظر داشته باشید، برخی مشکلات به راحتی حل نمی شوند و مزمن هستند. در روابط سمی افراد مدام در حال شکایت از تغییر نکردن طرف مقابل هستند.
مقاله مفید: چگونه یک رابطه را تمام کنیم؟ توصیه های قبل از تمام کردن رابطه
آیا می توان یک رابطه سمی را اصلاح کرد؟
بسیاری از مردم تصور می کنند که روابط سمی محکوم به فنا هستند، اما همیشه اینطور نیست و بستگی به شرایط شما دارد. عامل تعیین کننده چیست؟ هر دو طرف باید بخواهند تغییر کنند. اگر فقط یک شریک برای ایجاد الگوهای سالم سرمایه گذاری کند، متاسفانه احتمال کمی وجود دارد که تغییر رخ دهد. چند نشانه که ممکن است بتوانید با هم کارها را حل کنید:
- پذیرش مسئولیت: اگر هم شما و هم شریک زندگیتان می دانید که رابطه در حال تخریب است و می خواهید آن را بهبود ببخشید، در مسیر درستی هستید. شناخت رفتارهای گذشته که به رابطه آسیب رسانده است از هر دو طرف حیاتی است. این نشان دهنده علاقه به خودآگاهی و مسئولیت پذیری است. هر دو طرف باید نقش خود را در مسمومیت بپذیرند، از رنجش گرفته تا حسادت و صحبت نکردن در مورد نگرانی ها و ناامیدی ها.
- تمایل به سرمایه گذاری در رابطه: اینکه هم شما و هم شریک زندگیتان هر دو مایل به سرمایه گذاری برای بهبود روابط هستید، نشانه خوبی است. این ممکن است با علاقه به عمیقتر کردن مکالمات آشکار شود، یا اختصاص زمانهای منظمی برای گذراندن زمان با کیفیت کنار هم.
- تغییر از سرزنش به درک: اگر هر دوی شما بتوانید مکالمه را از سرزنش دور کنید و بیشتر به سمت درک و یادگیری هدایت کنید، ممکن است مسیری رو به جلو وجود داشته باشد. به عنوان مثال، به جای گفتن «تقصیر توست» یا «تو همیشه فلان را انجام میدهی»، ممکن است سعی کنید، «فکر میکنم ما همدیگر را اشتباه متوجه شدیم، پس بیا دوباره تلاش کنیم» یا «میدانم که چرا احساس استرس و ناراحتی میکنی، چگونه میتوانیم روی آن با هم کار کنیم؟»
- گشودگی به کمک گرفتن: گاهی اوقات، ممکن است برای بازگرداندن اوضاع به مسیر خود، چه از طریق مشاوره فردی یا زوجی، به کمک نیاز داشته باشید. هیچ شرمی در دریافت کمک حرفه ای برای رسیدگی به مسائل رابطه منسجم وجود ندارد. گاهی اوقات، نمیتوانید همه چیزهایی را که به سمی بودن رابطه کمک میکند، مشخص کنید، و مشاوران رابطه آموزش دیدهاند تا دیدگاهی خنثی و حمایت بیطرفانه ارائه دهند. آنها همچنین می توانند استراتژی های جدیدی را برای رسیدگی و حل تعارض به شما آموزش دهند و ایجاد الگوهای سالم تر را آسان تر می کنند.
نتیجه گیری در مورد رابطه ناسالم
همه روابط متفاوت هستند و هیچ یک از آنها 100٪ کامل نیست. همه روزهایی دارند که در آن احساس تحریک پذیری، تندخویی یا خستگی می کنند، و قابل درک است که گاهی اوقات این احساسات به روابط آنها سرایت می کند. اما مهم است که به خود یادآوری کنید که شایسته داشتن رابطه ای هستید که در آن احساس سلامتی، حمایت و شادی کنید. شما سزاوار این هستید که با افرادی که از شما و علایق شما حمایت می کنند رابطه داشته باشید. اگر مشکوک هستید که ممکن است درگیر یک رابطه ناسالم شده باشید، مدتی را به تأثیر آن بر زندگی خود توجه کنید، آیا این مسائل را می توان برطرف کرد و آیا ممکن است زمان پایان دادن به رابطه فرا رسیده باشد. در این خصوص می توانید از یک روانشناس متخصص کمک بگیرید.
نویسنده: یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
بازبینی: امین زندی، روانشناس بالینی