اختلال دوقطبی یا bipolar چیست؟ انواع، علائم، علل و درمان
همه افراد در طول روز ممکن است هیجانات مختلفی را تجربه کنند ولی لزوما به چنین نوساناتی اختلال دوقطبی نمیگوییم؛ هیجانات پایدار مانند غم و خوشحالی بر رفتار و ادراک افراد از اطراف تاثیرگذار هستند. یعنی وضعیت خلقی ما میتواند ما را بیحوصله و ناامید با یک چهره غمگین و یا بسیار خندان و پرتحرک کند. در نتیجه میتوان گفت؛ نوسانات خلقی ما بر وضعیت احساسی، فکری و رفتاری ما تاثیر گذار است.
در علم روانشناسی به دستهای از اختلالات به نام اختلالات خلقی توجه بسیاری شده است. در این مقاله در خصوص یکی از اختلالات خلقی به نام طیف افسردگی دوقطبی اطلاعاتی را به شما ارایه میدهیم. اختلال دوقطبی یک وضعیت سلامت روان است که با تغییرات شدید خلق و خوی مشخص می شود.
شناخت اختلالات خلقی قطعا باید از طرف یک روانپزشک و یا روانشناس بالینی متخصص انجام شود، بدیهی است نمیتوان تنها با دانستن ویژگیهای اختلالات دوقطبی به خود و دیگران برچسب این بیماری را زد.
اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی، که همچنین به عنوان افسردگی شیدایی شناخته می شود، یک اختلال روانی است که خلق و خوی بالا و پایین و تغییرات در خواب، انرژی، تفکر و رفتار را به همراه دارد. افرادی که مبتلا به اختلال دوقطبی هستند ممکن است دوره هایی داشته باشند که در آن احساس شادی و انرژی بیش از حد می کنند و دوره های دیگری از احساس غمگینی، ناامیدی و کسل بودن را تجربه می کنند. در بین این دوره ها، آنها معمولا احساس طبیعی بودن می کنند. شما می توانید بالا و پایین ها را به عنوان دو “قطب” خلق و خو در نظر بگیرید، به همین دلیل است که به آن اختلال “دوقطبی” می گویند.
کلمه “مانیک یا شیدایی” زمان هایی را توصیف می کند که فرد مبتلا به اختلال دوقطبی بیش از حد احساس هیجان و اعتماد به نفس می کند. این احساسات همچنین می تواند شامل تحریک پذیری و تصمیم گیری های تکانشی یا بی پروا باشد. حدود نیمی از افراد در دوران شیدایی ممکن است دچار هذیان شوند (باور کردن چیزهایی که درست نیستند و نمی توان از آنها صحبت کرد) یا توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود ندارند).
“هیپومانیا” علائم خفیفتری از شیدایی را توصیف میکند، که در آن فردی هذیان یا توهم ندارد و علائم بالای او در زندگی روزمره او تداخلی ایجاد نمیکند.
کلمه “افسرده” زمان هایی را توصیف می کند که فرد بسیار احساس غمگینی یا افسردگی می کند. این علائم مشابه علائمی است که در اختلال افسردگی اساسی یا “افسردگی بالینی” توصیف شده است، وضعیتی که در آن فرد هرگز دوره های مانیا یا هیپومانیا را تجربه نمی کند. اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی زمان بیشتری را با علائم افسردگی نسبت به علائم شیدایی یا هیپومانیا می گذرانند.
انواع دوقطبی
سه نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد: دوقطبی I، دوقطبی II و سیکلوتیمیا یا اختلال ادواری خو.
اختلال دوقطبی نوع یک
دوقطبی I با ظهور حداقل یک دوره مانیک تعریف می شود. ممکن است دورههای هیپومانیک را تجربه کنید که شدت آنها کمتر از دورههای شیدایی است، یا دورههای افسردگی اساسی قبل و بعد از دوره مانیک. این نوع اختلال دوقطبی افراد را از هر جنس به طور یکسان تحت تاثیر قرار می دهد.
تشخیص اختلال دوقطبی I به موارد زیر نیاز دارد:
- حداقل 1 اپیزود شیدایی که حداقل 1 هفته طول بکشد
- علائمی که بر عملکرد روزانه تأثیر می گذارد
- علائمی که به سایر بیماری های پزشکی یا روانی یا مصرف مواد مربوط نمی شود
همچنین ممکن است علائم روان پریشی یا شیدایی و افسردگی (که به عنوان ویژگی های مختلط شناخته می شود) را تجربه کنید. این علائم می تواند تأثیر بیشتری بر زندگی شما داشته باشد. اگر آنها را دارید، ارزش آن را دارد که در اسرع وقت برای کمک گرفتن از یک متخصص اقدام کنید.
برای اطلاعات بیشتر در مورد درمان این اختلال با ما در تماس باشید
در حالی که برای دریافت تشخیص دوقطبی I نیازی به تجربه اپیزودهای هیپومانیا یا افسردگی ندارید، بسیاری از افراد مبتلا به دوقطبی I این علائم را گزارش می کنند. افرادی که دوقطبی درجه یک یا همراه با فاز مانیا برای آنها تشخیص داده میشود اصولا به شکل عجیب و افراطی دارای علائم زیر میباشند:
- اعتماد به نفس بالا
- بسیار پرحرف همراه با پرش افکار
- خستگی ناپذیر
- کم خواب یا بدون نیاز به خواب برای چند روز
- دارای اهداف عجیب و یا بی هدف
- سرآسیمه
- پرکار
- ولخرج
- تحریک پذیر نسبت به امور
- عدم تحمل بیماریها مانند سرماخوردگی
- آماده بحث و دعوا بودن
- شادی، امید و هیجان بیش از حد
- تغییر ناگهانی از شادی به حالتی تحریک پذیر، عصبانی و خصمانه
- بی قراری
- تکلم سریع و تمرکز ضعیف
- افزایش انرژی و نیاز کمتر به خواب
- میل جنسی غیرمعمول بالا
- برنامه ریزی های بزرگ و غیر واقعی
- نشان دادن قضاوت ضعیف
- سوء مصرف مواد مخدر و الکل
- تکانشی تر شدن
- کم اشتها شدن
توجه داشته باشید تمام علائم بالا بهقدری شدید هستند که عملکرد، کار و جایگاه اجتماعی فرد را مختل میکند و گاهی حتی برای جلوگیری از آسیب بیشتر نیاز به بستری شدن وجود دارد.
نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که فرد دارای علائم دو قطبی درجه یک، بعد از گذشت یک هفته پر از هیجان و انرژی، تمام علائم آن برعکس شده و میتواند علائم افسردگی، بی انرژی بودن و بیاعتماد به نفسی را تجربه کند و یا درحالت دیگر بعد از گذر یک هفته به حالت قبل از مانیا یعنی به حالت عادی خلق برمیگردد و مثل تمام روزهای عادی زندگی میکند تا دوباره به حالت مانیا برگردد. دورههای مانیا به سرعت شروع میشوند و هر دوره اگر درمان نشود تا ۳ ماه هم میتواند طول بکشد.
پیش آگهی اختلال افسردگی دوقطبی
پیش آگهی یا همان امید به درمان اختلال دو قطبی نوع یک، پایین است. مخصوصا وقتی عواملی مانند وضعیت بد شغلی فرد، وضعیت اقتصادی و روابط خانوادگی ضعیف، وجود اختلالات دیگر روانشناختی مانند وابستگی فرد به الکل و وجود خصایص افسردگی بین دورهها در فرد، در سابقه بالینی فرد دیده شود.
به هر حال در هر وضعیت خط اول بهبودی و کنترل مراجعه به روانپزشک و روانشناس بالینی برای کنترل علایم میباشد.
سن شروع مانیا یا اختلال دوقطبی درجه یک
سن شروع مانیا را از کودکی تا حدودا ۵۰ سالگی تخمین زدهاند اما متوسط سنی که در نظر گرفتهاند ۳۰ سالگی است. لازم است دوباره تاکید شود که درمان اختلال دوقطبی هر چه دیرتر شروع شود، درمان آن سختتر خواهد بود. دو قطبی نوع یک در مردان و طبقات اجتماعی و اقتصادی بالا، افراد مجرد و یا طلاق گرفته شایعتر است و در مجموع نرخ شیوع بالایی دارد.
اختلال دوقطبی نوع دو
تشخیص دوقطبی II نیازمند موارد زیر است:
- حداقل 1 قسمت هیپومانیا که 4 روز یا بیشتر طول بکشد و شامل 3 یا بیشتر علائم هیپومانیا باشد.
- تغییرات مربوط به هیپومانیا در خلق و خوی و عملکرد معمولی که دیگران می توانند متوجه آن شوند، اگرچه ممکن است لزوماً بر زندگی روزمره شما تأثیر نگذارند.
- حداقل 1 دوره افسردگی اساسی که 2 هفته یا بیشتر طول بکشد
- حداقل 1 قسمت از افسردگی اساسی، شامل 5 یا بیشتر از علائم کلیدی افسردگی که تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره شما دارد.
- علائمی که به سایر بیماری های پزشکی یا روانی یا مصرف مواد مربوط نمی شود
دوقطبی II همچنین می تواند شامل علائم روان پریشی باشد، اما فقط در طول یک دوره افسردگی. شما همچنین ممکن است اپیزودهای خلقی مختلط را تجربه کنید، به این معنی که علائم افسردگی و هیپومانیا را همزمان خواهید داشت. با این حال، با دوقطبی II، شما شیدایی را تجربه نخواهید کرد. اگر یک دوره شیدایی دارید، تشخیص دوقطبی I دریافت خواهید کرد.
افراد مبتلا به دوقطبی II یک دوره افسردگی اساسی را تجربه می کنند که حداقل 2 هفته طول می کشد. آنها همچنین حداقل 1 دوره هیپومانیک دارند که حدود 4 روز طول می کشد. بر اساس بررسی منبع مورد اعتماد در سال 2017، این نوع اختلال دوقطبی ممکن است در زنان شایع تر باشد.
در نوع دوم اختلال افسردگی دوقطبی ، فرد تمام علائم مانیا را با شدت خفیف تری دارد. به شکلی که به عملکرد، شغل و جایگاه اجتماعی او آسیبی نمیزند. به این دوره خفیف هیپومانیا میگویند. در تشخیص افسردگی دو قطبی درجه دو باید تجربه فاز هیپومانیک حداقل ۴ روز طول بکشد تا تایید شود.
افراد دارای اختلال روانپزشکی افسردگی دوقطبی در فاز افسردگی علایم و نشانه های زیر را تجربه میکنند؛
- خلق غمگین و افسرده
- احساس اندوه و تهی بودن
- احساس ناامیدی و چهره گریان
- از بین رفتن لذت به انجام کارهای مورد علاقه پیشین
- بیخوابی یا پرخوابی
- خستگی و از دست دادن انرژی
- احساس بیارزشی
- عدم تمرکز
- از چیزهایی که زمانی دوست داشتند لذت نمی برند
- فراموشی
- آهسته صحبت کردن
- میل جنسی کمتر
- گریه غیر قابل کنترل
- مشکل در تصمیم گیری
- تحریک پذیری
- تغییرات اشتها که باعث کاهش یا افزایش وزن می شود
- افکار مرگ یا خودکشی
- اقدام به خودکشی
تنها نکته مهم در اختلال دو قطبی درجه دو تشخیص خلق سالم از هیپومانیاست تا فرد دچار برچسب اشتباه نشود. لازم به ذکر است گاهی پیش می آید که در تشخیص اختلال دوقطبی نوع ۱ و ۲ با اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته، نمایشی و ضداجتماعی و یا اختلال خلقی ناشی از مواد و یک بیماری پزشکی دچار اشتباه میشود زیرا علائم و ویژگی این اختلالات میتوانند خیلی نزدیک و مشابه باشند. بنابراین بیان تاریخچه صحیح از سمت مراجعه کننده به درمانگر بسیار مهم است.
سیکلوتایمیا
افراد مبتلا به سیکلوتیمیا دوره های هیپومانیا و افسردگی دارند. این دورهها شامل علائمی هستند که کوتاهتر و شدیدتر از شیدایی و افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی I یا دوقطبی II هستند. اکثر افراد مبتلا به این عارضه تنها به مدت 1 یا 2 ماه هیچ علامت خلقی را تجربه نمی کنند. تشخیص سیکلوتیمیا به موارد زیر نیاز دارد:
- دوره های علائم هیپومانیک و دوره های علائم افسردگی، خاموش و روشن، بیش از 2 سال یا بیشتر (1 سال برای کودکان و نوجوانان)
- علائمی که هرگز معیارهای کامل یک دوره هیپومانیا یا افسردگی را ندارند
- علائمی که حداقل برای نیمی از 2 سال وجود داشته باشد و هرگز برای بیش از 2 ماه در یک زمان وجود نداشته باشد
- علائمی که به سایر بیماری های پزشکی یا روانی یا مصرف مواد مربوط نمی شود
- علائمی که باعث ناراحتی قابل توجهی می شود و زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار می دهد
علائم نوسان خلقی مشخصه سیکلوتیمیا است. این علائم ممکن است کمتر از علائم دوقطبی I یا II باشد. با این حال، آنها تمایل بیشتری به ماندگاری دارند، بنابراین زمانی که علائمی را تجربه نکنید، معمولا زمان کمتری خواهید داشت.
هیپومانیا ممکن است تاثیر زیادی بر زندگی روزمره شما نداشته باشد. از سوی دیگر، افسردگی اغلب منجر به پریشانی جدیتر میشود و بر عملکرد روزانه تأثیر میگذارد، حتی اگر علائم شما واجد شرایط یک دوره افسردگی اساسی نباشد. اگر علائم کافی برای برآورده کردن معیارهای یک دوره هیپومانیک یا افسردگی را تجربه کنید، بسته به علائم شما، تشخیص شما احتمالا به نوع دیگری از اختلال دوقطبی یا افسردگی اساسی تغییر می کند.
علل اختلال دوقطبی
هیچ دلیل واحدی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد. محققان در حال بررسی علل احتمالی اختلال دوقطبی هستند. اکثراً موافقند که هیچ علت واحدی وجود ندارد و به احتمال زیاد عوامل زیادی در شانس ابتلای فرد به این بیماری نقش دارند.
ساختار و عملکرد مغز: برخی مطالعات نشان می دهد که مغز افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است با مغز افرادی که اختلال دوقطبی یا هر اختلال روانی دیگری ندارند متفاوت باشد. یادگیری بیشتر در مورد این تفاوت ها ممکن است به دانشمندان کمک کند تا اختلال دوقطبی را درک کنند و تعیین کنند که کدام درمان بهترین است.
ژنتیک: برخی تحقیقات نشان می دهد که احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی در افراد دارای ژن های خاص بیشتر است. تحقیقات همچنین نشان میدهد افرادی که والدین یا خواهر یا برادرشان مبتلا به اختلال دوقطبی هستند، شانس بیشتری برای ابتلا به این اختلال دارند. ژن های زیادی درگیر هستند و هیچ ژنی نمی تواند باعث این اختلال شود.
شرایط محیطی: افرادی که شرایط اقصادی پایین تر دارند، طلاق گرفته اند یا همسرشان فوت کرده احتمال ابتلای بالاتری دارند.
درمان اختلالات افسرگی دوقطبی
یکی از مباحث بسیار مهم در اختلالات، درمان آنهاست و این دقیقا همان مسئلهای است که میتواند امید را در مراجع و خانواده اش زنده کند. درمان اختلالات خلقی برای روانشناس و روانپزشک بسیار خوشایند و پاداش بخش است.
پس برای روند درست در وهله اول باید بیمار را خیلی خوب و دقیق مورد ارزیابی کامل تشخیصی قرارداد و سپس باید برنامهای را شروع کرد که علاوه بر کم کردن شدت و از بین بردن علائم فوری بیمار، به سلامت، آرامش و آسودگی او در آینده هم بپردازد.
دارودرمانی همراه با رواندرمانی و مهمتر از آن از بین بردن وقایع پراسترس زندگی و کم کردن شدت آنها از بهترین روشهای انتخابی برای درمان این اختلال روانپزشکی میباشد.
درمانهای روانی – اجتماعی در بیمارهای دوقطبی
مطلب مهم دیگر درمانهای روانی – اجتماعی برای بیماران دوقطبی است. بدین معنی که برای این دسته از بیماران، آگاه بودن خانواده از مشکل و روند درمان و مهارت های حل مسئله بسیار اهمیت دارد. حمایت خانواده ، مدیریت بحران های زندگی و تلاش برای کم کردن استرسهای مراجع به سریعتر شدن روند بهبود کمک میکند. خانواده باید بداند با یک بیماری روانپزشکی روبروست و وضعیت را بپذیرد.
درمانهای بین فردی
در این درمان بر روی جرات مندی، مهارتهای اجتماعی و افکار تحریف شده و اثر تمام این فاکتورها در روابط بین فردی کار میشود.
درمانهای شناختی رفتاری
در این روش درمان بر روی باورهای منفی و تحریف شده و پیدا کردن راههای دیگری برای فکر کردن مثبت و انعطاف پذیر تاکید میشود و به بیمار کمک میشود تا بهگونهای رفتار کند که از پاسخها و تقویتهای مثبت برخوردار شود.
درمانهای دارویی برای بیماران دوقطبی
برای درمانهای دارویی اختلالات خلقی از لیتیوم، بنزودیازپین ها، کاربامازپین، سدیم والپروآت و لاموتریژن و دیگر داورها استفاده میشود. هر دارو عوارض خودش را دارد و مهم است که با دقت و زیر نظر متخصص تجویز و مصرف شوند. اولین تصمیم درمانی را روانپزشک باید در رابطه با درمان سرپایی و یا برعکس بستری شدن بیمار بگیرد.
چه زمانی فرد دوقطبی نیاز به بستری شدن دارد؟
اگر بیمار برای خودش و دیگران خطرساز باشد، در پیدا کردن غذا و سرپناه ناتوان باشد، علائم پیشرفت سریعی داشته باشند و مهمتر از همه نظام حمایتی و خانوادگی بیمار از بین رفته باشد قطعا روانپزشک دستور به بستری خواهد داد. در این بین فقط افسردگی خفیف و هیپومانیا عموما به شرط ارزیابیهای دقیق و منظم روانپزشک سرپایی بدون بستری و تجویز داروهای مناسب همراه با روان درمانی درمان میشوند.
فیلم و سریال در مورد اختلال بایپولار
- فیلم دفترچه امید بخش یا Silver Linings Playbook
- سریال homeland
- سریال دگراسی یا Degrassi
- فیلم مایکل کلیتون یا Michael Clayton
- فیلم Infinitely Polar Bear
- فیلم Touched with Fire
- فیلم Bipolar Rock ‘N’ Roller
سوالاتی متداول درباره اختلال دوقطبی
۱- آیا افسردگی دو قطبی ترسناک و خطرناک است؟
خیر ؛ اگر علائم و نشانه ها توسط متخصص کنترل شود و بیمار نسبت به بیماری بینش و آگاهی پیدا کند، مشکل زا نخواهد بود و میتواند به زندگی ادامه دهد.
۲- آیا مصرف دارو در این اختلال ضروری می باشد؟
بله، قطعا؛ طبق متن فوق اگر افسردگی دوقطبی نوع یک باشد برای تثبیت و به تعادل رساندن خلق مصرف دارو بسیار مهم و ضروری است و عموما در نوع دوم نیز تجویز داروها تاکید میشود.
۳- آیا مصرف دارو میتواند اعتیاد آور باشد؟
خیر؛ اکثر داروها اعتیاد آور نخواهند بود زیرا داروها زیر نظر روانپزشک مصرف خواهند شد و بیمار، دوز دارو ها و شدت بیماری تحت نظارت و کنترل متخصص روانپزشک خواهد بود.
۴- آیا داروها عوارض جانبی خواهند داشت؟
بله ؛ هر نوع دارویی مزایا و معایبی خواهد داشت و در صورتی که دارو مزایای بیشتری داشته باشد برای شما تجویز خواهد شد و عوارضش تحت کنترل خواهد بود تا به مرور و در مدت کوتاه از بین برود.
۵- آیا من میتوانم بدون تجربه افسردگی همیشه حال خوب داشته باشم؟
تجربه دوره مانیک عموما با حال خوب و علائم خوشایند همراه است اما بیمار باید به این بینش و آگاهی برسد که تعدیل خلق بهترین اتفاق ممکن برای آنها است. تجربه نشان داده است که بسیاری از افسردگی دوقطبی پس از درمان و تعدیل خلق به دنبال تجربه خلق بالا مانیا و هیپوماینا هستند.
منبع: درسنامه روانپزشکی کاپلان
بازبینی: امین زندی روانشناس بالینی
پژوهشگر: مینا هوشمند روانشناس
ویراشگر علمی: یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی