حل مسئله چیست و چگونه در زندگی به ما کمک میکند؟
مهارت حل مسئله یا problem solving skill یکی از مهارتهای زندگی است که فرد را هدایت میکند تا برای مسائل روزمره خود راه حل های واقع بینانه و موثری بجوید. برای اینکه به اهمیت فنون حل مسئله پی ببریم در ابتدا باید بفهمیم که چه زمانی باید برای حل یک مسئله مداخله کنیم. البته برای بررسی مدلهای حل مسئله باید در نظر داشت که هر شخص نحوهی رویایی متفاوتی با یک مشکل دارد و ویژگی افرادی که این فنون را بلد نیستند نیز از این همین قسمت مشخص میشود. پس از معرفی مهارت حل مسئله و پی بردن به اهمیت آن در زندگی روزمره، در مطلب دیگری چهار گام حل مسئله و چند مثال برای روش حل مسئله ذکر خواهیم کرد.
تعریف مسئله
فراموش نکنید که حل مسئله یک فرایند آگاهانه، منطقی، تلاشبر و هدفمند به شمار میرود. بنابراین در ابتدا باید مسئله را به شکل درستی تعریف کرد:
مسئله، مشکل یا امری است که زندگی انسان را دچار رکود یا توقف میکند تا حدی که فرد در مواجه با آن احساس درماندگی کند.
البته باید در نظر داشت که مسئله میتواند ناشی از یک مشکل بیرونی مانند یک امتحان سخت باشد یا مثل کم بودن اعتماد به نفس از درونیات فرد نشأت بگیرد. از این رو، زمانی که ما نتوانیم راه حل کاربردی و درستی برای حل مسئله ارائه دهیم، یادگیری این مهارت به ما کمک میکند که راه حل های موثر را شناسایی کرده و با استفاده از آنها، زندگی را در جهت مطلوبمان تغییر دهیم. همه مشکلات دو ویژگی مشترک دارند: اهداف و موانع.
اهداف
مشکلات شامل برنامه ریزی برای دستیابی به یک هدف یا وضعیت مطلوب از امور است و می تواند شامل اجتناب از یک موقعیت یا رویداد باشد. اهداف می توانند هر چیزی باشند که می خواهید به آن برسید یا جایی که می خواهید باشید. اگر رئیس یک سازمان هستید، ممکن است هدف اصلی شما به حداکثر رساندن سود باشد و این هدف اصلی ممکن است برای تحقق هدف نهایی افزایش سود به اهداف فرعی متعدد تقسیم شود.
موانع
اگر هیچ مانعی بر سر راه رسیدن به هدف وجود نداشت، مشکلی وجود نداشت. حل مسئله شامل غلبه بر موانع یا موانعی است که مانع از دستیابی فوری به اهداف می شود. با پیروی از مثال های بالا، برای مدیر عاملی که می خواهد سود را افزایش دهد، ممکن است موانع بسیاری وجود داشته باشد که مانع از دستیابی به هدف می شود. مدیر عامل باید تلاش کند تا این موانع را بشناسد و آنها را برطرف کند یا راه های دیگری برای دستیابی به اهداف سازمان بیابد.
تعریف مداخله برای حل مسائل
همانطور که گفتیم در ابتدا باید متوجه شویم که مسئلهی حل نشدهای در زندگی ما وجود دارد و باید زمانی را برای حل آن اختصاص دهیم. این مرحله مداخله برای حل مسئله نام دارد و باید حین آن موضوعاتی را مورد توجه قرار دهیم:
- باید برای توانمند شدن در کشف مسائل آموزش ببینیم.
- باید این را بپذیریم که مشکلات ماهیت تهدید کنندهایی ندارند و صد در صد قابل تغییرند.
- فراموش نکنیم که مداخله به ما یاد میدهد در رویارویی با مسائل ، منطقی برخورد کرده و سپس برای حل آنها تلاش کنیم.
- باید کم کم تعریف روشنی از مسائل روزمره زندگی بیابیم و اولویت بندی مناسبی برای آنها را در نظر بگیریم.
مدلهای مختلف رویارویی با مسئله
زمانی که با مسئلهایی رو به رو میشویم، طبیعی است که سطحی از استرس را تجربه کنیم اما همه افراد مانند یکدیگر به مسائل واکنش نشان نمیدهند. نحوه واکنش و رویارویی افراد را میتوانیم به دو دسته تقسیم کنیم:
- رویارویی هیجان مدار
در این نوع رویارویی، تاکید فرد به جای مسئله بر عواطف ناشی از آن است و شخص در جهت حل مسئله اقدامی انجام نمیدهد. در روش هیجان مدار فرد مشکل خود را حل نمیکند بلکه شرایط استرس زا را تغییر میدهد تا مقداری از فشار روانی کاسته شود. رویارویی هیجان مدار به فرد کمک میکند تا به آرامشی نسبی برسد و بعد درباره مسئله جدیتر بیندیشد.
فراموش نکنید رویارویی هیجان مدار در کوتاه مدت کارآمد است و تا زمانی که شخص به ثبات نسبی هیجانی و عاطفی دست نیابد، این روش به تنهایی در حل مسئله کارایی ندارد. متخصصان تاکید بیشتری بر روش رویارویی مسئله مدار دارند زیرا فرد را به راهکارهای موثرتری میرساند.
- رویارویی مسئله مدار
در رویارویی مسئله مدار، شخص با مشکل رو به رو میشود و تلاش میکند آن را رفع کند. وقتی شخص از این روش استفاده میکند، بر این باور است که موقعیتها تغییر پذیر و مسائل حل شدنی هستند. این روش زمانی سودمند است که فرد را به نتیجه مثبتی رسانده و عواقب منفی را کاهش دهد.
فراموش نکنیم اگر در کنترل و مدیریت هیجان خود موفق شویم، غالباً از رویارویی مسئله مدار استفاده میکنیم اما زمانی که هیجان ناشی از مسئله بر ما غلبه کند، روش رویارویی هیجان مدار ما ناسالم است.
بنابراین میتوان گفت هر رویارویی مسئله مداری، هیجان مدار نیز به شمار میرود اما هر رویارویی هیجان مداری، مسئله مدار نیست.
حال که متوجه شدیم رویایی مسئله مدار بهترین روش برای مقابله با تمامی مشکلات زندگی است، باید به نکاتی پیرامون آن توجه کنیم:
- مسئله پیش آمده را انکار نکنیم.
- فراموش نکنیم حل مسئله باعث دست یابی نسبی به سلامت روان و رفاه اجتماعی میشود.
- به این باور برسیم که قادر به حل مشکل هستیم و این مسئله قطعاً حل شدنی است.
- تمامی مراحل مختلف رفع مشکل باید در یک روند منطقی و منظم پیش برود و نیازمند صبوری ماست.
ویژگی های افرادی که به تکنیک های حل مسئله آشنا نیستند
افرادی که آموزش درستی ندیدهاند و این مهارت را در خود پرورش ندادهاند، ویژگیهای مشخصی دارند که میتوان آنها را در چند مورد خلاصه کرد:
- وجود مشکل را دلیل بر بی کفایتی، نادانی، تقدیر، بی استعدادی خود میدانند.
- به جای رویارویی با مشکل، تقصیر را بر گردن اطرافیان میاندازند.
- معتقدند که دنیای خوب، دنیایی بدون مشکل است.
- این افراد به جای حل مسئله، از موقعیت پیش آمده فرار میکنند.
- معمولا بدون اندیشیدن و تکانشی عمل میکنند.
- نمیتوانند پیامد تصمیم گیریهایشان را پیش بینی کنند.
اکنون که با مهارت حل مسئله، اهمیت آن در زندگی هر فرد، بهترین زمان و روش رویایی با مشکلات آشنا شدیم. سوالی به وجود میآید که تکنیکهای مختلف این مهارت چیست و چگونه میتوانیم از این قابلیت که یکی از مهمترین مهارتهای زندگیست برای بهبود شرایط بهره ببریم. در مطلب بعدی چهار گام حل مسئله و چند مثال برای آن ذکر خواهیم کرد. بنابراین شما با آگاهی از این مراحل میتوانید راهکارهای بهتری برای رفع مشکلات موجود پیدا کنید. پس با مقالات تخصصی منطق همراه شوید.
مراحل حل مسئله
حل مؤثر مشکل معمولاً شامل کار کردن در چند مرحله یا مراحل است، مانند مواردی که در زیر به آنها اشاره شده است.
1. شناسایی مشکل
این مرحله شامل: تشخیص وجود مشکل، شناسایی ماهیت مشکل و تعریف مشکل است. مرحله اول حل مسئله ممکن است بدیهی به نظر برسد اما اغلب نیاز به تفکر و تحلیل بیشتری دارد. شناسایی یک مشکل به خودی خود کار دشواری است. اصلا مشکلی هست؟ ماهیت مشکل چیست، آیا در واقع مشکلات متعددی وجود دارد؟ چگونه می توان مشکل را به بهترین شکل تعریف کرد؟ با صرف زمان برای تعریف مشکل، نه تنها خودتان آن را به وضوح بیشتر درک می کنید، بلکه می توانید ماهیت آن را به دیگران منتقل کنید، که منجر به مرحله دوم می شود. برای حل مسئلهای پیچیده، می توانیم آن را به بخش های کوچکتر تقسیم کنیم.
2.ساختار مسئله
این مرحله شامل: مشاهده، بازرسی دقیق، حقیقت یابی و ایجاد تصویری واضح از مشکل است. به دنبال شناسایی مشکل، ساختاردهی مشکل به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد مشکل و افزایش درک است. این مرحله تماماً در مورد حقیقت یابی و تجزیه و تحلیل است و تصویر جامع تری از هدف(ها) و موانع(ها) ایجاد می کند. این مرحله ممکن است برای مسائل بسیار ساده ضروری نباشد، اما برای مسائلی با ماهیت پیچیده تر ضروری است. آنچه در تعریف دقیق مسئله اهمیت دارد، این است که ما باید مسائلمان را با دید شفاف تری ببینیم و همچنین از آسیب هایی که ممکن است این مسئله برای ما ایجاد کند، آگاه باشیم تا بتوانیم در راستای عینی تر شدن مسئله مان تلاش کنیم.
3. راه حل های ممکن
در این مرحله شما طیف وسیعی از اقدامات ممکن را ایجاد خواهید کرد، اما تلاش کمی برای ارزیابی و بررسی آنها در این مرحله انجام می دهید. از اطلاعات جمع آوری شده در دو مرحله اول چارچوب حل مسئله، اکنون زمان آن فرا رسیده است که در مورد راه حل های ممکن برای مشکل شناسایی شده فکر کنیم. در یک موقعیت گروهی، این مرحله اغلب به عنوان یک جلسه طوفان فکری انجام می شود و به هر یک از افراد گروه اجازه می دهد نظرات خود را در مورد راه حل های ممکن (یا راه حل های جزئی) بیان کنند. طوفان فکری در واقع یک فرایندی است که در شرایط آزاد منجر به خلق راه حل و نظرات متعدد می شود. این ایده به خصوص در کنفرانس ها و جلسات به کار برده می شود تا افراد به راحتی نظرشان را بیان کنند. به زبان ساده بارش فکری یعنی تشویق ابتکار!
4.تصمیم گیری
این مرحله شامل تجزیه و تحلیل دقیق از راه های ممکن و سپس انتخاب بهترین راه حل برای اجرا است. این شاید پیچیده ترین بخش فرآیند حل مسئله باشد. به دنبال مرحله قبل، اکنون زمان آن است که به هر راه حل بالقوه نگاه کنید و آن را به دقت تجزیه و تحلیل کنید. برخی از راه حل ها ممکن است به دلیل مشکلات دیگری مانند محدودیت زمانی یا بودجه امکان پذیر نباشد. راه حل کارآمد در واقع راهکاری است که نتایج منفی آن مسئله را برای فرد و دیگران به حداقل رسد. در این مرحله مهم است که در نظر بگیرید اگر هیچ کاری برای حل مشکل انجام نشود چه اتفاقی می افتد – گاهی اوقات تلاش برای حل مشکلی که منجر به مشکلات بسیار بیشتر می شود نیاز به تفکر بسیار خلاقانه و ایده های نوآورانه دارد.
5. پیاده سازی راه حل مسئله
این مرحله شامل پذیرفتن و انجام مسیر انتخاب شده است. پیاده سازی یعنی اقدام بر اساس راه حل انتخاب شده. در حین اجرا ممکن است مشکلات بیشتری ایجاد شود، به خصوص اگر شناسایی یا ساختار مشکل اصلی به طور کامل انجام نشده باشد.
6. نظارت بر مسیر حل مسئله
آخرین مرحله در مورد بررسی نتایج حل مسئله در یک دوره زمانی است، از جمله جستجوی بازخورد در مورد موفقیت نتایج راه حل انتخاب شده. مرحله نهایی حل مسئله به بررسی موفقیت آمیز بودن فرآیند مربوط می شود. این را می توان با نظارت و کسب بازخورد از افرادی که تحت تأثیر هر گونه تغییر رخ داده است، به دست آورد. این تمرین خوبی است که نتایج و مشکلات اضافی رخ داده را ثبت کنید.
در پایان ذکر دو نکته لازم و ضروری به نظر می رسد:
- فرایند حل مسئله زمانی به پایان می رسد که موقعیت برای ما اشتغال ذهنی ایجاد نکند.
- ممکن است ما با موقعیت های مواجه شویم که لازم باشد این مراحل را دوباره از ابتدا آغاز کنیم.
مطلب مرتبط: تقویت حل مسئله و تکنیک های آن
مهارت های مورد نیاز برای حل مسئله
برای اینکه در حل مسئله مؤثر باشید، احتمالاً به مهارت های کلیدی دیگری نیاز دارید که عبارتند از:
- خلاقیت: مشکلات معمولاً به صورت شهودی یا سیستماتیک حل می شوند. شهود زمانی استفاده می شود که به دانش جدیدی نیاز نباشد، شما به اندازه کافی می دانید که بتوانید سریع تصمیم بگیرید و مشکل را حل کنید، یا از عقل سلیم یا تجربه برای حل مشکل استفاده می کنید. مشکلات پیچیدهتر یا مشکلاتی که قبلاً تجربه نکردهاید، احتمالاً به رویکردی سیستماتیک و منطقیتر برای حل نیاز دارند و برای اینها باید از تفکر خلاق استفاده کنید.
- مهارت های تحقیق کردن: تعریف و حل مشکلات اغلب مستلزم انجام برخی تحقیقات است؛ این ممکن است یک جستجوی ساده در گوگل یا یک پروژه تحقیقاتی دقیق تر باشد.
- کار گروهی: بسیاری از مشکلات به بهترین وجه با کمک افراد دیگر تعریف و حل می شوند. کار تیمی ممکن است مانند یک “کار” به نظر برسد، اما به همان اندازه در خانه و مدرسه و همچنین در محل کار مهم است.
- هوش هیجانی: ارزش آن را دارد که تأثیری که یک مشکل و/یا راه حل آن بر شما و سایر افراد می گذارد در نظر بگیرید. هوش عاطفی، توانایی تشخیص احساسات خود و دیگران، به شما کمک می کند تا راه حل مناسبی پیدا کنید. برای اطلاعات بیشتر به صفحات هوش هیجانی ما مراجعه کنید.
- مدیریت ریسک: حل یک مشکل مستلزم مقدار مشخصی از ریسک است – این ریسک باید در مقابل حل نشدن مشکل سنجیده شود.
- تصمیم گیری: حل مسئله و تصمیمگیری مهارتهایی هستند که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و تصمیمگیری بخش مهمی از فرآیند حل مسئله است زیرا اغلب با گزینهها و جایگزینهای مختلفی روبرو میشوید.
پژوهشگر: گل آرا شریعت، روانشناس و مشاور
ویرایش: امین قیاسی ، کارشناس محتوا، یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
بازبینی: امین زندی، روانشناس بالینی