بهترین درمان وسواس فکری و علل OCD چه هستند؟


پیشتر در مقالات تخصصی گروه منطق به این سوال پاسخ گفتیم که وسواس فکری چیست و انواع وسواس فکری را به همراه دسته بندیهای مختلف کارشناسان شرح دادیم. اکنون که با تعریف و انواع وسواس فکری آشنا شدید، شاید بهتر بتوانید به نشانه های این اختلال در شخصیت خود یا فرد دیگری پی ببرید به همین دلیل این بار سعی داریم علل و ریشه OCD را مشخص کنیم تا شما بتوانید خصوصیات افراد دارای وسواس فکری بهتر بشناسید. پس از آن نوبت به این میرسد که راهکارهای غلبه بر آن و درمان وسواس فکری نظیر درمان دارویی را به ترتیب نام ببریم. پس بدون معطلی شروع میکنیم:
خصوصیات افراد مبتلا به وسواس فکری
بر اساس درس نامه DSM 5 چندین ملاک مختلف برای تشخیص این پدیده وجود دارند. با توجه به آنها فردی که از وسواس فکری رنج میبرد؛
الف) افکار یا تصوراتی به طور مرتب مزاحمش میشوند و او را مضطرب و ناراحت میکنند. با این حال او تلاش میکند این افکار و تصورات را سرکوب کند یا به طور کلی آنها را نادیده بگیرد.
ب) زمان زیادی از وقت خود را صرف این اختلال میکند و در نتیجه همین مسئله موجب میشود که در فعالیت شغلی و اجتماعیاش مشکل ایجاد شود. به عبارت سادهتر وسواس فکری ، روند خوشحالی، زندگی خوب و بهزیستی فرد را مختل میکند.
ج) ممکن است ناراحتیهایش تحت تاثیر مشکل فیزیولوژیکی یا پزشکی به وجود آمده باشد. بنابراین در تشخیص OCD باید به این مسئله توجه کرد که وسواس فرد ناشی از مصرف مواد یا آسیب فیزیولوژی مغز و دیگر مشکلات پزشکی نباشد.
علل وسواس فکری و شیوع این اختلال
متخصصان دقیقاً نمی دانند چه چیزی باعث OCD می شود، اما سابقه خانوادگی این بیماری ممکن است نقش مهمی را ایفا کند. اگر یکی از اعضای نزدیک خانواده شما مبتلا به OCD است، شانس بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارید.
به گفته منبع معتبر مؤسسه ملی سلامت روان، رشد نامنظم و اختلال در مناطق خاصی از مغز نیز با این وضعیت مرتبط است. برخی شواهد نشان میدهند که OCD ممکن است تا حدی به نحوه واکنش مغز شما به سروتونین مرتبط باشد. سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است که به تنظیم خلق و خو و خواب کمک می کند و بسیاری از عملکردهای مهم دیگر را در سراسر بدن شما انجام می دهد.
به طور کلی عوامل بیولوژیکی و روانی یا ذهنی زیادی روی پدید آمدن این اختلال تاثیر میگذارند. این عوامل بیولوژیکی عبارتند از:
- فعالیت غیر عادی در مناطق پیشانی
- عقده های پایه ای مغز
- نقص در حافظه کوتاه مدت و بازشناسی فضایی، توجه و حافظه دیداری
- واکنش های حرکتی
از دیگر عوامل روانی و ذهنی تاثیرگذار روی این ختلال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تاثیرات روانی ناشی از نقص در حافظه نظیر شک
- احساس درونی و باورهای غلط
- سرکوب افکار مزاحم و از سرگیری آنها با شدت بیشتر
عوامل خطر یا ریسک فاکتورهای OCD
اگر از نظر ژنتیکی احتمال ابتلا به OCD بیشتر است، عوامل دیگری نیز می توانند شانس ابتلا به این بیماری را افزایش دهند. این موارد شامل:
- استرس یا تروما: استرس قابل توجه در خانه، مدرسه، محل کار یا در روابط شخصی می تواند احتمال ابتلا به وسواس فکری-عملی را افزایش دهد یا علائم موجود را بدتر کند.
- شخصیت: برخی از ویژگی های شخصیتی، از جمله دشواری در کنترل عدم اطمینان، افزایش احساس مسئولیت، یا کمال گرایی، ممکن است در OCD نقش داشته باشند. با این حال، بحث هایی در مورد اینکه آیا این ویژگی ها واقعاً ثابت هستند یا پاسخ های آموخته شده انعطاف پذیرتر هستند که می توانند تغییر کنند، بحث هایی وجود دارد.
- سوء استفاده در دوران کودکی: کودکانی که سوء استفاده یا سایر تجربیات آسیب زا در دوران کودکی را تجربه می کنند، مانند قلدری یا بی توجهی شدید، شانس بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند.
- علائم حاد عصبی – روانپزشکی دوران کودکی (CANS): برای برخی از کودکان، وسواس به طور ناگهانی پس از عفونت شروع می شود. پس از عفونت استرپتوکوک، این سندرم به عنوان PANDAS شناخته می شود که مخفف اختلالات عصبی خود ایمنی کودکان مرتبط با استرپتوکوک است. اما سایر عفونت ها یا بیماری ها نیز می توانند علائم ایجاد کنند.
- آسیب تروماتیک مغز: طبق یک مطالعه در سال 2021، علائم OCD ممکن است برای اولین بار پس از آسیب به سر ظاهر شود
این اختلال بیشتر در سنین پایین، اوایل نوجوانی یا اوایل بزرگسالی پس از یک اتفاق استرس زا نمایان می شود. به طور کلی تعداد زنان بزرگسال بیشتر از مردان هم سن و سال خود به وسواس فکری مبتلا میشوند اما جالب اینجاست که پسر بچه ها بیشتر از دختر بچه ها گرفتار این مسئله میشوند. این اختلال در زنان بیشتر به شکل وسواس پاکیزگی و در مردان بیشتر به صورت افکار ممنوعه یا وسواس تقارن شیوع پیدا میکند. فعالیت مغزی فرد مبتلا به OCD در مقابل یک فرد عادی
اختلالات همزمان با وسواس فکری
OCD اغلب با سایر شرایط سلامت روان رخ می دهد، از جمله:
- اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)
- سندرم تورت
- اختلال افسردگی اساسی
- اختلال اضطراب اجتماعی
- اختلالات خوردن
در واقع، حدود 90 درصد از افراد مبتلا به OCD دارای یک بیماری روانی دیگر هستند که شرایط اضطراب شایع ترین آنهاست. گفته می شود، داشتن یکی از این شرایط به طور خودکار به این معنی نیست که احتمال ابتلا به OCD بیشتر است.
عوارض اختلال وسواس فکری-عملی
مشکلات ناشی از اختلال وسواس فکری اجباری ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- درگیر شدن و صرف زمان بیش از حد در رفتارهای تشریفاتی
- مسائل بهداشتی، مانند درماتیت تماسی ناشی از شستن مکرر دست ها
- مشکل در حضور در محل کار، مدرسه یا فعالیت های اجتماعی
- روابط آشفته
- کیفیت پایین زندگی
- افکار و رفتار خودکشی
OCD در کودکان
حدود نیمی از افراد مبتلا به OCD اولین بار علائم را در دوران کودکی مشاهده کردند. کودکان ممکن است همیشه علائم OCD را مانند بزرگسالان نشان ندهند. مثلا:
- آنها ممکن است متوجه نباشند که وسواس یا رفتارهای اجباریشان بیش از حد است.
- آنها ممکن است باور کنند که همه افکار و تمایلات مشابهی مانند آنها دارند.
- وسواس ممکن است کمتر آشکار به نظر برسد. برخی از الگوهای فکری، مانند تفکر جادویی یا ترس از اتفاقات بد برای عزیزان، ممکن است بخشی معمولی از رشد کودک به نظر برسند.
- بر اساس مطالعهای که در سال 2014 انجام شد، تیکها اغلب با OCD در دوران کودکی ایجاد میشوند.
- آنها معمولاً علائمی از چندین دسته از اختلالات دارند.
درمان برای کودکان معمولاً مانند بزرگسالان شامل روان درمانی، دارو یا هر دو است. اگر فکر می کنید فرزند شما ممکن است OCD داشته باشد، مراجعه به یک درمانگر متخصص در کار با کودکان گام درست بعدی است.
درمان وسواس فکری
راه های زیادی برای درمان دارویی وسواس فکری وجود دارد و از سوی دیگر روشهای دیگری هم وجود دارد که فرد میتواند با تمرین درمان وسواس فکری را امکان پذیر کند. البته کارشناسان روشهای مختلف غلبه بر وسواس فکری را به چند مرحله تقسیم میکنند. این دستهها عبارتند از:
۱.روان درمانی یا ERP
بهترین روش درمان این اختلال روان درمانی یا ERP است. در این روش که مواجهه درمانی نیز نام میگیرد، از فرد خواسته میشود با ترسهای خود (مثلاً لمس کردن اشیائ آلوده و کثیف) روبرو شود و واکنشی به آنها نشان ندهد. البته این شیوه درمانی به این سادگی نیست و فرد مجبور میشود برای اضطراب و وسواس خود با سختیهای زیادی دست و پنجه نرم کند. در حال حاضر این روش در برخی مراکز با استفاده از واقعیت مجازی یا VR صورت می گیرد.

۲.روان درمانی شناختی رفتاری یا CBT
زمانی که ERP سخت و طاقت فرسا باشد از روان درمانی شناختی رفتاری یا CBT استفاده می شود. در این روش به فرد آموزش داده میشود تا وی بتواند با تمرین باورهای غلط خود را بی اعتبار ساخته و کنار بگذارد. برای مثال از فردی که می ترسد در مکانی عمومی فریاد بکشد، خواسته میشود که اینکار را انجام دهد و نتیجهاش را ببیند.
۳.درمان دارویی وسواس فکری
معمولاً درمان OCD شامل روان درمانی و دارو می شود. چند داروی روانپشکی مختلف می توانند به کاهش علائم OCD کمک کنند.
یک روانپزشک یا سایر پزشکان ممکن است داروهای زیر را تجویز کنند:
- مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، مانند فلوکستین (پروزاک)، فلووکسامین یا سرترالین (زولوفت)
- کلومیپرامین، ضد افسردگی سه حلقه ای، اگرچه این دارو معمولاً به عنوان درمان خط اول تجویز نمی شود.
- داروهای ضد روان پریشی مانند آریپیپرازول یا ریسپریدون که می توانند اثرات SSRI را افزایش دهند.
- ممانتین (نامندا)، یک آنتاگونیست گیرنده NMDA، که می تواند اثرات SSRI را نیز افزایش دهد.
گاهی اوقات ممکن است 8 تا 12 هفته قبل از اثرگذاری SSRI ها طول بکشد، بنابراین داروهای خود را طبق دستور مصرف کنید حتی اگر بلافاصله متوجه بهبودی نشدید. با این وجود برخی محققین معتقدند که این داروها زمانی تاثیرگذارند که وسواس با افسردگی همپوشی داشته باشد.
۴.جراحی مغز و اعصاب یا Neurosurgery
در نهایت اگر دارو درمانی و روان درمانی اثربخش نباشد، آخرین راه جراحی مغز و اعصاب است که به چند روش مختلف انجام میگیرد. یکی از این روشها Cingulotomy است که در آن سوراخ هایی کوچک در جمجمه ایجاد میشود تا دسته ای از سلول های سینگولیت که در ایجاد اضطراب و رفتارهای اجباری نقش دارند از بین بروند. روش دیگر radiosurgery یا جراحی با امواج نام دارد. در این روش نیازی به برش در جمجمه نیست و در آن از دستگاهی به نام چاقوی گاما استفاده میشود. این دستگاه، پرتوهای رادیواکتیو بسیار قوی و دقیقی روی قسمت های خاصی از مغز میاندازد تا دستهای از سلولها را تخریب کند. البته باید توجه داشت این دو روش ریسک بسیار بالایی دارد و کارشناسان زمانی به سراغ آنها میروند که تمامی روشهای قبلی کارساز نباشند.
5. تحریک مغزی برای درمان وسواس فکری
برخی شواهد محدود نیز از تحریک مغز برای علائم OCD حمایت می کنند. تحریک عمیق مغز این شامل ارسال پالس های الکتریکی، مستقیماً به مناطقی از مغز مرتبط با OCD، از طریق یک الکترود نازک است. این روش به جراحی نیاز دارد، بنابراین تیم مراقبت شما احتمالاً آن را فقط برای علائم بسیار شدیدی که با سایر درمانها بهبود نمییابند توصیه میکنند.
تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS). TMS شامل پالس های مغناطیسی است که از طریق سیم پیچ مغناطیسی به مغز شما می رسد. کارشناسان معتقدند پالس های مغناطیسی با تحریک نواحی مرتبط با مغز به کاهش علائم OCD کمک می کنند. این روش غیر تهاجمی نیازی به جراحی ندارد و اغلب همراه با دارو و روان درمانی استفاده می شود.
منابع: وبسایت International OCD Foundation، درسنامه آسیب شناسی روانی براساس DSM5
پژوهشگر: بهنوش کولایی، روانشناس بالینی
ویرایش: امین قیاسی، کارشناس محتوا، یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
بازبینی: امین زندی، روانشناس بالینی