رشد اخلاقی چیست و چه تاثیری بر یک جامعه دارد ؟
اخلاق چیست؟
اخلاق به مجموعه استانداردهایی اطلاق میشود که افراد را قادر میسازد تا به صورت گروهی با هم زندگی کنند. این چیزی است که جوامع به عنوان «درست» و «قابل قبول» تعیین می کنند.خلاق هر جامعه ای که مردمش به طور عملی و از درون، پایبند اخلاق باشند و رشد اخلاقی داشته باشند، نه اینکه در حرف پایبند باشند یا به اجبار بیرون، جامعه خوشبخت تری خواهد بود. زیرا در تعریف عام اخلاق؛ رفتار اخلاقی به خود و دیگران سود رسانده و از ضررو زیان خود یا دیگران ممانعت می کند. اما چه کاری اخلاقی و چه رفتاری غیر اخلاقی است؟ تعریف عمومی این است: رفتاری غیر اخلاقی است که موجب ضرر و آسیب خود یا دیگران شود و یا مانع کمک به دیگران گردد و رفتاری اخلاقی است که به دیگران کمک کند یا مانع آسیب خود یا دیگران شود.
برای مطالعه بیشتر: سوپرایگو در روانکاوی فروید چیست، آیا همان وجدان است؟
رشد اخلاقی کلبرگ
نظریه رشد اخلاقی کلبرگ نظریه ای است که بر چگونگی رشد اخلاق و استدلال اخلاقی کودکان تمرکز دارد. نظریه کلبرگ پیشنهاد می کند که رشد اخلاقی در یک سری از شش مرحله رخ می دهد. این نظریه همچنین پیشنهاد می کند که منطق اخلاقی اساساً بر عدالت جویی و حفظ آن متمرکز است.
لورنس کلبرگ Lawrence Kohlberg ، به اخلاق به عنوان یکی از عوامل مهم رشد شناختی – روانی انسان نگریسته است. نظریه کلبرگ بیشتر قضاوت و استدلال فرد را در یک مسأله اخلاقی مورد توجه قرار داده است. او معتقد است که قبل از تصمیم و رفتار اخلاقی، فرد باید مسأله را تجزیه تحلیل کند و قضاوت نماید که چه چیز درست و اخلاقی و چه چیز نادرست و غیر اخلاقی است.
کلبرگ با بررسی و تحقیق فراوان، دریافت که استدلال اخلاقی افراد بسته به رشد اخلاقی شان متفاوت است. طبق نظر او تفکر اخلاقی طی مراحل و سطوح مختلفی رشد می کند. از نظر کلبرگ روند رشد اخلاقی از سه سطح پیش قرار دادی (یا عرفی) ، متعارف یا قراردادی و پس قرار دادی (عرفی) تشکیل شده است. هر سطح دارای دو مرحله است؛ پس در مجموع 6 مرحله رشد اخلاقی وجود دارد. رشد اخلاقی پله پله است و هر کسی باید برای رسیدن به مرحله 6 همه مراحل را طی نماید. البته این رشد پا به پای رشد روانی- شناختی افراد از سنین کودکی آغاز می شود؛ ولی با افزایش سن بسیاری افراد تا پایان عمر در همان مراحل یک یا دو باقی می مانند. جهش از مرحله یک مثلاً به مرحله سه هم امکان ندارد.
کلبرگ در تحقیقاتش، افراد را در مقابل یک وضعیت تصوری قرار می داد به عنوان نمونه به آنها می گفت که مردی جان زنش در خطر است و فقط خرید یک دارو جان زن را نجات می دهد. مرد پول کافی ندارد و کسی هم به او قرض نمی دهد، تنها راه نجات همسر دزدیدن دارو است. آیا دزدیدن دارو در چنین شرایطی جایز است یا خیر؟ در این نظریه جواب بله یا خیر، مرحله و سطح رشد اخلاقی افراد را تعیین نمی کند بلکه استدلال پشت آن مهم است. دلایل یا قضاوت افراد برای اخلاقی یا غیر اخلاقی شمردن یک رفتار برای کلبرگ حائز اهمیت بود.
در سالهای اخیر، نظریه کلبرگ بهعنوان غربمحور بودن با سوگیری نسبت به مردان (او عمدتاً از موضوعات تحقیقاتی مردانه استفاده میکرد) و با داشتن یک جهانبینی محدود مبتنی بر سیستمهای ارزشی و دیدگاههای طبقه متوسط بالا مورد انتقاد قرار گرفته است.
شکل گیری نظریه کلبرگ
کلبرگ نظریه خود را بر اساس مجموعه ای از مسغائل اخلاقی ارائه شده به افراد مورد مطالعه خود استوار کرد. شرکت کنندگان همچنین برای تعیین استدلال پشت قضاوت آنها در هر سناریو مصاحبه شدند.
یکی از نمونه ها «هاینز مواد مخدر را می دزدد» بود. در این سناریو، یک زن مبتلا به سرطان است و پزشکان او معتقدند تنها یک دارو می تواند او را نجات دهد. این دارو توسط یک داروساز محلی کشف شده بود و او توانست آن را به قیمت 200 دلار در هر دوز تهیه کند و به قیمت 2000 دلار در هر دوز بفروشد. شوهر این زن، هاینز، تنها توانست 1000 دلار برای خرید دارو جمع آوری کند.
او سعی کرد با داروساز برای قیمت کمتری مذاکره کند یا اعتباری برای پرداخت آن به مرور زمان افزایش دهد. اما داروساز از فروش آن به قیمت کمتر یا قبول پرداخت جزئی امتناع کرد. هاینز با مخالفت، در عوض وارد داروخانه شد و برای نجات همسرش دارو را دزدید. کلبرگ پرسید: “آیا شوهر باید این کار را می کرد؟” کلبرگ چندان به پاسخ به اشتباه یا درست بودن هاینز علاقه مند نبود، بلکه به دلیل تصمیم هر یک از شرکت کنندگان علاقه مند بود. سپس استدلال آنها را در مراحل نظریه رشد اخلاقی خود طبقه بندی کرد.
مراحل رشد اخلاقی
نظریه کلبرگ به سه سطح اولیه تقسیم می شود. در هر سطح از رشد اخلاقی، دو مرحله وجود دارد. همانند آنچه پیاژه معتقد بود که همه افراد به بالاترین سطوح رشد شناختی نمی رسند، کلبرگ معتقد بود که همه به بالاترین مراحل رشد اخلاقی پیشرفت نمی کنند.
سطح 1. اخلاق پیش از عرفی
اخلاق پیش متعارف اولین دوره رشد اخلاقی است. تا حدود 9 سالگی ادامه دارد. در این سن، تصمیمات کودکان اساساً بر اساس انتظارات بزرگسالان و عواقب زیر پا گذاشتن قوانین شکل می گیرد. در این سطح دو مرحله وجود دارد:
- مرحله 1 (اطاعت و تنبیه): مراحل اولیه رشد اخلاقی، اطاعت و تنبیه به ویژه در کودکان خردسال رایج است، اما بزرگسالان نیز قادر به بیان این نوع استدلال هستند. طبق نظر کلبرگ، افراد در این مرحله قوانین را ثابت و مطلق می بینند. رعایت قوانین مهم است زیرا راهی برای اجتناب از مجازات است.
- مرحله 2 (فردگرایی و مبادله): در مرحله فردگرایی و مبادله رشد اخلاقی، کودکان دیدگاه های فردی را در نظر می گیرند و بر اساس اینکه چگونه نیازهای فردی را برآورده می کنند، اعمال را قضاوت می کنند. در معضل هاینز، کودکان استدلال می کردند که بهترین اقدام، انتخابی است که به بهترین وجه نیازهای هاینز را برآورده کند. عمل متقابل در این مرحله از رشد اخلاقی امکان پذیر است، اما به شرطی که منافع خود را تامین کند.
سطح 2. اخلاق متعارف
دوره بعدی رشد اخلاقی با پذیرش قوانین اجتماعی در مورد خوب و اخلاقی مشخص می شود. در این دوران، نوجوانان و بزرگسالان معیارهای اخلاقی را که از الگوهای خود و از جامعه آموخته اند، درونی می کنند. این دوره همچنین بر پذیرش اقتدار و انطباق با هنجارهای گروه متمرکز است. در این سطح از اخلاق دو مرحله وجود دارد:
- مرحله 3 (توسعه روابط بین فردی): اغلب به عنوان جهت گیری “پسر خوب-دختر خوب” از آن یاد می شود، این مرحله از روابط بین فردی رشد اخلاقی بر برآورده کردن انتظارات و نقش های اجتماعی متمرکز است و تاکید بر انطباق وجود دارد. “خوب بودن” و در نظر گرفتن اینکه چگونه انتخاب ها بر روابط تاثیر می گذارند.
- مرحله 4 (حفظ نظم اجتماعی): این مرحله بر اطمینان از حفظ نظم اجتماعی متمرکز است. در این مرحله از رشد اخلاقی، افراد هنگام قضاوت، جامعه را به عنوان یک کل در نظر می گیرند. تمرکز بر حفظ قانون و نظم با پیروی از قوانین، انجام وظیفه و احترام به اختیار است.
سطح 3. اخلاق پسا قراردادی
در این سطح از رشد اخلاقی، افراد درک درستی از اصول انتزاعی اخلاقی پیدا می کنند. دو مرحله در این سطح عبارتند از:
- مرحله 5 (قرارداد اجتماعی و حقوق فردی): ایده های یک قرارداد اجتماعی و حقوق فردی باعث می شود که مردم در مرحله بعد شروع به توضیح ارزش ها، عقاید و عقاید متفاوت دیگران کنند. قواعد قانون برای حفظ اهمیت هستند. یک جامعه، اما اعضای جامعه باید با این استانداردها موافقت کنند.
- مرحله 6 (اصول جهانی): سطح نهایی استدلال اخلاقی کلبرگ مبتنی بر اصول اخلاقی جهانی و استدلال انتزاعی است. در این مرحله، افراد از این اصول درونی شده عدالت پیروی می کنند، حتی اگر با قوانین و مقررات در تضاد باشند.
کلبرگ معتقد بود که تنها درصد نسبتاً کمی از مردم (حدود 10 تا 15%) به مراحل پسا متعارف می رسند. یک تحلیل نشان داد که در حالی که مراحل یک تا چهار را می توان در جمعیت های سراسر جهان جهانی دانست، اما مرحله پنجم و ششم مراحل در همه جمعیت ها بسیار نادر بود.
انتقادات نظریه کلبرگ
نظریه کلبرگ نقش مهمی در توسعه روانشناسی اخلاقی ایفا کرد. در حالی که این نظریه بسیار تأثیرگذار بوده است، جنبه هایی از نظریه به دلایل متعددی مورد نقد قرار گرفته است:
- استدلال اخلاقی با رفتار اخلاقی برابری نمی کند: نظریه کلبرگ با تفکر اخلاقی مرتبط است، اما تفاوت زیادی بین دانستن آنچه باید انجام دهیم در مقابل اعمال واقعی ما وجود دارد. بنابراین، استدلال اخلاقی ممکن است منجر به رفتار اخلاقی نشود.
- تاکید بیش از حد بر عدالت: منتقدان اشاره کرده اند که نظریه رشد اخلاقی کلبرگ بر مفهوم عدالت در هنگام انتخاب اخلاقی تاکید زیادی دارد. عواملی مانند شفقت، مراقبت و سایر احساسات بین فردی ممکن است نقش مهمی در استدلال اخلاقی ایفا کنند.
- سوگیری فرهنگی: فرهنگ های فردگرا بر حقوق شخصی تاکید دارند، در حالی که فرهنگ های جمع گرا بر اهمیت جامعه و اجتماع تاکید دارند. فرهنگهای جمعگرای شرقی ممکن است دیدگاههای اخلاقی متفاوتی داشته باشند که نظریه کلبرگ آنها را در نظر نمیگیرد.
- سوگیری سنی: بیشتر آزمودنیهای او کودکان زیر 16 سال بودند که آشکارا تجربه ازدواج نداشتند. معضل هاینز ممکن است برای این کودکان بیش از حد انتزاعی بوده باشد که قابل درک نباشد، و سناریویی که بیشتر برای نگرانی های روزمره آنها قابل استفاده است، ممکن است به نتایج متفاوتی منجر شود.
- سوگیری جنسیتی: منتقدان کلبرگ، از جمله کارول گیلیگان، پیشنهاد کرده اند که نظریه کلبرگ سوگیری جنسیتی دارد، زیرا همه افراد نمونه او مرد بودند. کلبرگ معتقد بود که زنان تمایل دارند در سطح سوم رشد اخلاقی باقی بمانند، زیرا آنها جایگاه قوی تری دارند.
سخن پایانی در موذد رشد اخلاقی کلبرگ
در حالی که نظریه رشد اخلاقی کلبرگ مورد انتقاد قرار گرفته است، این نظریه نقش مهمی در پیدایش حوزه روانشناسی اخلاقی ایفا کرد. محققان به بررسی چگونگی توسعه و تغییر استدلال اخلاقی در طول زندگی و همچنین جهانی بودن این مراحل ادامه می دهند. درک این مراحل بینش های مفیدی را در مورد روش هایی که هم کودکان و هم بزرگسالان انتخاب های اخلاقی انجام می دهند و اینکه چگونه تفکر اخلاقی ممکن است بر تصمیمات و رفتارها تأثیر بگذارد، ارائه می دهد.
نویسنده: امین زندی، روانشناس بالینی
ویرایشگر علمی: یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد رواشنشناس بالینی
اولین نفرم
🙂