اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیست چیست و چه ویژگی هایی دارد؟
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یا نارسیستیک یکی از چندین اختلال شخصیت است. افراد مبتلا به نارسیست تصوری باد کرده از خود دارند و نیاز به توجه زیاد افراد دیگر دارند. این طبیعت انسان است که هرازگاهی خودخواه باشد، اما خودشیفتههای واقعی آن را به افراط میکشند. آنها همچنین برای احساسات یا ایده های دیگران ارزشی قائل نیستند و نیازهای دیگران را نادیده می گیرند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیستیک ممکن است عزت نفس بالایی نداشته باشند. خودشیفتگی ممکن است بیشتر با احساس استحقاق مرتبط باشد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیست اغلب به عنوان افراد خود محور، فاقد همدلی و با نیاز شدید به توجه و شناخت در نظر گرفته می شوند. اما در زیر این حس برتری ظاهری، جنبه های مهم دیگری در بازی وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اغلب خودخواه یا برتر دیده می شوند، اما به این دلیل است که آنها احساس شکنندگی خود را جبران می کنند. این اختلال میتواند کنار آمدن با دیگران را سخت کند.
فهرست مطالب
- اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
- اختلال شخصیت خودشیفته یا اعتماد به نفس بالا؟
- علائم اختلال شخصیت خودشیفته
- انواع اختلال شخصیت خودشیفته
- سبب شناسی اختلال شخصیت خودشیفته
- عوارض اختلال شخصیت خودشیفته
- تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته
- درمان اختلال شخصیت خودشیفته
- شخصیت خودشیفته در رابطه
اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
خودشیفتگی عباراتی متداول است که کسی را توصیف میکند که خودخواهانه رفتار میکند. چیزی که بسیاری از مردم نمی دانند این است که خودشیفتگی یا اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)، در واقع یک اختلال جدی است. بسیاری از ما حداقل یک ویژگی خودشیفتگی را در مقطعی از زندگی خود نشان خواهیم داد. اینها ممکن است رفتارها یا نگرش های خودشیفتگی در نظر گرفته شوند، اما از نظر شدت، فراوانی و مدت با یک اختلال شخصیت تفاوت دارند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیست احساس اغراق آمیزی از اهمیت خود دارند. آنها همچنین خواهان تمجید و توجه خارجی هستند. افراد مبتلا به خودشیفتگی ممکن است زمانی که ستایش یا لطف خاصی را که معتقدند سزاوار آن هستند دریافت نکنند، ناراضی و ناامید شوند. دیگران ممکن است آنها را به عنوان افراد مغرور ببینند و از بودن در کنارشان لذت نبرند. خودشیفته ها ممکن است تا 6.2٪ از جمعیت را تحت تأثیر قرار دهد و در مردان کمی شایع تر از زنان است.
اختلال شخصیت خودشیفته یا اعتماد به نفس بالا؟
خودشیفتگی، یا حداقل برخی از جنبه های آن، می تواند یک ویژگی شخصیتی در برخی افراد باشد. در برخی دیگر، شدت و شدت این صفات خودشیفتگی به حدی است که برای همیشه بر نحوه ارتباط آنها با دیگران و خود تأثیر می گذارد و به آنها آسیب می رساند. خودشیفتگی به عنوان یک ویژگی شخصیتی ممکن است گهگاه در برخی از رفتارها یا افکار ما ظاهر شود.
به عنوان مثال، شما می توانید یک رقابت مداوم با یک همکار داشته باشید. این ممکن است شما را وادار کند که در اطراف آنها اظهار نظرهای تندی داشته باشید یا در تمجیدهایی که از رئیس خود دریافت کرده اید زمانی که آنها در اطراف هستند اغراق کنید. حتی ممکن است در مقطعی به آنها یک بررسی ناعادلانه ضعیف بدهید. اما این یک واکنش گاه به گاه مربوط به این همکار خاص است نه یک نگرش کلی نسبت به دیگران است.
از سوی دیگر، نارسیست در فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته یک ویژگی پایدار و مشخص است. به عنوان مثال، شما یک رقابت مداوم با همه همکاران و حتی رئیس خود دارید. شما فکر می کنید از آنها باهوش تر و توانمندتر هستید و باید در نقش بالاتری باشید. به یاد داشته باشید که این اختلال یک وضعیت سلامت روان است و به کسی اشاره نمی کند که:
- عزت نفس بالا دارد
- اعتماد اجتماعی نشان می دهد
- قاطع است
- به دستاوردهای واقعی خود افتخار می کند
- از ظاهر فیزیکی خود مراقبت می کند
- رقابتی است
- از شما خوشش نمی آید
علائم اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیست
این کلمه از یک اسطوره یونانی گرفته شده است که در آن جوانی خوش تیپ به نام نارسیسوس انعکاس خود را در حوضچه ای از آب می بیند و عاشق آن می شود و همگام نگاه کرد. فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است:
- اغلب دیگران را ناراحت کند
- برای حفظ روابط مبارزه کند
- خودش را در اولویت قرار دهد
- فکر کند راه “درست” را می داند
- بیشتر اوقات در مورد خودش فکر کند و در مورد خودش زیاد صحبت کند
- هوس توجه و تحسین کند
- در استعدادها و دستاوردها بزرگنمایی کند
- باور کند خاص هست
- اهداف غیر واقعی تعیین کند
- نوسانات خلقی گسترده و سریع داشته باشد
- برای جدی گرفتن احساسات دیگران مشکل داشته باشد
- در مورد موفقیت، پول و قدرت نامحدود خیال پردازی کند
- بر داشتن بهترین ها از همه چیز، اصرار کند
در عین حال، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی یا نارسیسزم در برخورد با هر چیزی که به عنوان انتقاد از نظرشان گفته می شود، مشکل دارند. آنها می توانند:
- زمانی که به رسمیت شناخته نمی شوند یا توجه خاصی دریافت نمی کنند، بی تاب یا عصبانی می شوند.
- در تعامل با دیگران مشکلات اساسی دارند و به راحتی احساس حقارت می کنند.
- با خشم یا تحقیر واکنش نشان دهند و سعی کنید دیگران را تحقیر کنند تا خود را برتر جلوه دهند.
- در مدیریت احساسات و رفتار خود مشکل دارند.
- مشکلات عمده ای را در مواجهه با استرس و سازگاری با تغییرات تجربه کنند.
- از موقعیت هایی که ممکن است در آن شکست بخورند کناره گیری کنند یا از آنها اجتناب کنند.
- احساس افسردگی می کنند زیرا آنها به کمال نمی رسند.
- احساسات پنهانی از ناامنی، شرم، تحقیر و ترس از افشا شدن به عنوان یک شکست داشته باشند.
همچنین متخصصان، اختلال شخصیت خودشیفته را زمانی تشخیص می دهند که حداقل پنج مورد از ویژگی های زیر را داشته باشید:
- احساس بزرگی بیش از حد
- افکار دائمی در مورد موفق تر، قدرتمندتر، باهوش تر، محبوب تر یا جذاب تر از دیگران بودن
- احساس برتری و تمایل به معاشرت فقط با افراد با موقعیت بالا
- نیاز به تحسین بیش از حد
- احساس حقانیت
- تمایل به استفاده از دیگران برای رسیدن به اهداف
- عدم درک و توجه به احساسات و نیازهای دیگران
- رفتارها و نگرش های متکبرانه
انواع اختلال شخصیت خودشیفته
اکنون پذیرفته شده است که سطوح و انواع مختلفی از خودشیفتگی یا نارسیسزم وجود دارد. به طور عمده، کارشناسان بر دو نوع مختلف از اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیستیک تمرکز می کنند.
خودشیفتگی آشکار
این زیرگروه خودشیفتگی، که به آن خودشیفتگی بزرگ منشانه نیز گفته می شود، شناخته شده ترین است. عمدتاً با نگرش ها و رفتارهایی مشخص می شود که عبارتند از:
- مغرور
- پرمدعا
- سلطه جو
- نمایشی
- خشونت آمیز
- مطمئن به خود
خودشیفتگی پنهان
این زیرگروه دیگر از خودشیفتگی به افرادی اشاره دارد که نگرش ها و رفتارهایشان بیشتر به شرح زیر است:
- مشتاق
- بیش از حد حساس است، به ویژه در مورد انتقاد
- ناامن
- دفاعی
- افسرده
- کناره گیر
حتی اگر این نوع خودشیفتگی کمتر آشکار باشد، فرد مبتلا به خودشیفتگی پنهان همچنان رفتارهای خود شیفته نشان میدهد و مخفیانه معتقد است که برتر از دیگران است و توانایی کمتری برای قرار دادن خود به جای دیگران و همدلی دارد.
سبب شناسی اختلال شخصیت خودشیفته
علت دقیق آن مشخص نیست. تصور می شود که ژنتیک حداقل تا حدی مسئول بسیاری از موارد خودشیفتگی باشد. عوامل محیطی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- سوء استفاده یا بی توجهی در دوران کودکی
- نوازش بیش از حد والدین
- انتظارات غیر واقعی والدین
مطالعه اخیر نشان می دهد افرادی که والدین شان از آنها تمجیدهای بی پایان می کنند، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیست باشند. برعکس آن نیز صادق است. کودکانی که نادیده گرفته می شوند یا مورد آزار قرار می گیرند ممکن است خوشیفتگی را تقریباً به عنوان یک غریزه بقا ایجاد کنند. آنها ممکن است احساس کنند که باید مراقب خود باشند زیرا هیچ کس دیگری این کار را نخواهد کرد.
اختلال شخصیت خودشیفته در مردان بیشتر از زنان اتفاق می افتد. معمولاً در نوجوانان یا بزرگسالان جوان ظاهر می شود. به خاطر داشته باشید که کودکان و در واقع هر کسی می تواند به گونه ای رفتار کند که گاهی اوقات خودشیفته به نظر می رسد. این معمولاً به این معنی نیست که آنها خودشیفتگی دارند یا بعداً به آن مبتلا خواهند شد.
عوارض اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیست
بر اساس تحقیقات، عوارض این اختلال ممکن است ناشی از شرایط سلامت همزمان، مانند اختلالات خلقی یا اختلالات مصرف مواد باشد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال مصرف مواد ممکن است به طور قابل توجهی پرخاشگری و خصومت بیشتری نشان دهند، که ممکن است در طول درمان چالش های بیشتری ایجاد کند.
همچنین برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ابتلا به سایر اختلالات شخصیتی رایج است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در معرض خطر بیشتری برای خودکشی کامل نسبت به سایر اختلالات شخصیتی باشند. اختلال شخصیت خودشیفته همچنین ممکن است باعث مشکلات در محل کار، مدرسه یا در طول زندگی روزمره شود. همچنین احساس تنهایی می تواند منجر به افسردگی عمیق و افکار خودکشی شود.
تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته
تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته باید فقط به یک متخصص سلامت روان واگذار شود. ممکن است وسوسه انگیز باشد که فردی را که می شناسید بر اساس این اطلاعات ارزیابی کنید، اما در واقعیت، خودشیفتگی بسیار فراتر از چند رفتار یا نگرش است. غیرممکن است فردی که به طور رسمی آموزش ندیده است تشخیص درستی بدهد. یک روانپزشک، روانشناس یا سایر متخصصان سلامت روان معمولاً پس از دسترسی مستقیم به فرد و سابقه پزشکی او، تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته را انجام می دهند.
حتی برای یک متخصص سلامت روان، ممکن است در برخی موارد تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته به این راحتی نباشد. این به این دلیل است که به ندرت پیش میآید فردی مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به دنبال کمک باشد، آشکارا درباره افکار خود صحبت کند یا حتی در یک جلسه درمانی شرکت کند.
روانپزشکان و متخصصان سلامت روان اغلب از «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است، برای تشخیص بیماریهای روانی مانند اختلال شخصیت خودشیفته استفاده میکنند. معیارهای تشخیصی DSM-5 برای شخصیت خودشیفته شامل صفات زیر است:
- داشتن یک احساس اغراق شده از خود اهمیتی و استحقاق
- نیاز به تحسین و تمجید مداوم
- انتظار رفتاری ویژه به دلیل برتری درک شده
- دستاوردها و استعدادهای اغراق آمیز
- واکنش منفی به انتقاد
- درگیر تخیلات در مورد قدرت، موفقیت و زیبایی
- بهره بردن از دیگران
- ناتوانی یا عدم تمایل به شناخت نیازها و احساسات دیگران
- رفتار متکبرانه
سپس موارد زیر را مشاهده و اندازه گیری می کنند:
- ویژگی های شخصیتی فردی
- نحوه عملکرد فرد در زندگی (روابط، شغل و غیره)
- حس هویت
- عزت نفس و تغییرات مربوط به تصویر آنها از خود در طول زمان
- میزان همدلی فرد
متخصص سلامت روان سعی می کند پنج یا بیشتر از علائم اختلال شخصیت خودشیفته را شناسایی کند. اگر این کار را انجام دهند، می توانند تشخیص دهند و بر اساس آن درمان را توصیه کنند. حتی اگر نوجوانان علائم اولیه این اختلال را نشان دهند، شخصیت خودشیفته معمولا در بزرگسالی تشخیص داده می شود.
زیرا کودکان و نوجوانان هنوز تحت رشد جسمی و ذهنی هستند. این تغییرات شخصیتی مداوم در سنین پایین ممکن است تشخیص الگوهای رفتاری پایدار را دشوار کند. اگر تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته در دوران نوجوانی انجام شود، به این دلیل است که یک الگوی رفتاری واضح وجود دارد که برای بیش از 1 سال مشهود است.
درمان اختلال شخصیت خودشیفته
درمان این پتانسیل را دارد که به فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته کمک کند تا مهارتها و استراتژیهایی را توسعه دهد که میتواند به او کمک کند نحوه ارتباطش با دیگران و خودشان را تغییر دهد. چالش این است که بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات شخصیت اغلب به دنبال درمان نمی روند تا زمانی که این اختلال به طور قابل توجهی بر زندگی آنها تداخل داشته باشد یا به شکل دیگری بر زندگی آنها تأثیر بگذارد.
افراد مبتلا به NPD گاهی اوقات بیشتر در معرض سایر بیماری های روانی هستند، مانند:
- اختلالات اضطرابی
- افسردگی
- اختلال مصرف مواد
در بسیاری از موارد، آنها ممکن است برای درمان این شرایط و نه خود اختلال شخصیت خودشیفته به دنبال کمک باشند. گاهی اوقات، یک فرد مبتلا به خودشیفتگی ممکن است به دلایلی غیر از این که معتقد است مشکلی دارد، به دنبال درمان باشد. به عنوان مثال، زمانی که آنها احساس تعارض می کنند زیرا روابط یا روش زندگی آنها مطابق با استانداردهای بالای خودشان نیست. یا زمانی که احساس می کنند در حال از دست دادن تحسین یا علاقه شخصی هستند. اگر این اختلال با اختلال دیگری مانند افسردگی یا اضطراب رخ دهد، ممکن است داروها به مدیریت علائم کمک کنند.
وقتی فردی مبتلا به این اختلال به این دلایل به درمان مراجعه میکند، نمیداند که این مشکلات ممکن است از ویژگیهای شخصیتی خودش باشد. آنها ممکن است دیگران را به خاطر مسائل خود سرزنش کنند و ممکن است درمان را مکانی برای تخلیه تلقی کنند و نمی خواهند مسئولیتی را بپذیرند.
مطالعات موردی بالینی منبع مورد اعتماد نشان می دهد که افراد خودشیفته در ماندن در درمان برای ایجاد تغییرات طولانی مدت در رفتار مشکل دارند. گاهی اوقات وقتی یک فرد مبتلا به نارسیست در درمان باقی میماند، ممکن است به دلیل ویژگیهای شخصیتی اصلی این اختلال پیشرفت کُند و عدم تمایل به تغییر داشته باشد. در هر صورت به نظر می رسد روان درمانی طولانی مدت موثرترین درمان برای اختلال شخصیت خودشیفته باشد.
هنگامی که فرد متعهد به درمان طولانی مدت می شود، یک درمانگر ممکن است بتواند به او در زمینه های زیر کمک کند:
- احساسات خود را تنظیم و درک کنند
- رفتارها و نگرش هایی که ممکن است به درگیری با افراد دیگر منجر شودف شناسایی کنند
- توانایی پیشگیری و تغییر این رفتارها را توسعه دهند
- واکنش به انتقاد و بازخورد را مدیریت کنند
- مهارت هایی را برای ایجاد روابط صمیمی تر و پایدارتر توسعه دهید
- سازوکارهای مقابله ای سازگار را توسعه دهید
- کاوش، تحمل و درک دیدگاه های دیگران
- تصویر واقعی تری از خود ایجاد کنید
- از این وضعیت بیشتر آگاه شوند
- درک کنند که اساس رفتار آنها چیست
- یاد بگیرند که مسئولیت اعمال خود را بپذیرند
- یاد بگیرید که روابط سالم تری ایجاد کنید
- انتظارات خود را از خود و دیگران تعدیل کنند
- تاثیر رفتار خود را بر دیگران درک کنند
این اهداف برای هر مورد خاص است و با توجه به نیازهای فرد و رویکرد درمانگر متفاوت است. بسیاری از رویکردهای روان درمانی برای درمان اختلال نارسیستیک استفاده شده است. رایج ترین آنها عبارتند از:
- روان درمانی روانکاوانه
- درمان شناختی رفتاری
- روان درمانی طرحواره محور
- روان درمانی بین فردی فراشناختی
- رفتار درمانی دیالکتیکی
اختلال شخصیت خودشیفته و ازدواج، شخصیت خودشیفته در رابطه
تمایل یک خودشیفته برای برانگیختن تحسین و تمجید، به ویژه از طرف شرکای بالقوه عاشقانه، اغلب آنها را جذاب و کاریزماتیک می کند، ویژگی هایی که می تواند به سرعت یک عشق را شعله ور کند. اما کمبود ذاتی آنها در همدلی ممکن است آنها را از درک دنیای درونی شریک زندگی و برقراری یک رابطه بلندمدت کامل باز دارد. برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته تقریباً غیرممکن است که واقعاً عاشق شوند و یک شراکت قابل اعتماد و برابر ایجاد کنند.
چنین فردی ممکن است به دنبال ایجاد قوانین سختگیرانه در یک رابطه و تلاش برای جدا کردن شریک جدید از دوستان و خانواده، از جمله سایر رفتارهای آزاردهنده باشد. تحقیقات نشان میدهد که افراد ممکن است در ابتدا به سمت افراد خودشیفته گرایش پیدا کنند، زیرا به نظر میرسد از عزت نفس قویتری نسبت به آنچه که واقعاً دارند برخوردارند، ویژگیای که مردم اغلب از آن استقبال میکنند.
افراد خودشیفته ممکن است در مراحل اولیه قرار ملاقات، اشتیاق و جذابیت خود را نشان دهند. اما برای اکثر افراد خودشیفته، روابط معاملاتی است. آنها توجه مثبت و رضایت جنسی را برای تقویت عزت نفس خودشیفته شان ارائه می دهند. هدف لذت بردن از غیرمتعهد بودن است و بیشتر خودشیفته ها با افزایش انتظار برای صمیمیت یا احساس می کنند که بر چالش برقراری رابطه غلبه کرده اند یا علاقه خود را به رابطه از دست می دهند.
نویسنده: یاسمن اکبرزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
بازبینی: امین زندی، روانشناس بالینی