تراجنسیتی از دیدگاه روانشناختی
نگاهی بر مقوله ترنسکشوال
ترنسکشوال، ترنسجندر یا تراجنسیتی به افرادی گفته میشود که جنسیت آنها از نظر فیزیکی، با هویت جنسی آنها در تضاد است، در طول تاریخ افراد ترنسکشوال همواره وجود داشته اند اما به دلایل مختلفی مانند دیدگاه اجتماعی در جوامع سنتی این موضوع به طور گسترده مورد توجه قرار نگرفته است.
به بیان دیگر جنسیت ظاهری افراد ترنسکشوال با جنسیت ذاتی، روحی و روانشناختی آنها متفاوت است و این افراد تمایل به رفتارهایی برخلاف ظاهر خود دارند.
نتایج بسیاری از تحقیقات حاکی از آنند که عوامل بیولوژیکی، تأثیرات ژنتیکی، سطح هورمون های قبل از تولد و تجربیات اولیه ممکن است همگی در ایجاد هویت تراجنسیتی نقش داشته باشند.
اکثر افراد تراجنسیتی که نارضایتی جنسیتی را تجربه میکنند، به دنبال درمانهای پزشکی اعم از رواندرمانی، هورمون درمانی و جراحی تطبیق جنسیت یا هستند که در ادامه به این مطالب میپردازیم.
امروزه، جنبش های حقوق ترنس جنسیتی در سراسر جهان در حال گسترش و شکلگیری است و این افراد به دنبال کسب حقوق برابر و پذیرش اجتماعی هستند.
تاریخچه تراجنسیتی
تهیه یک تاریخچه دقیق از وقوع جهانی افراد تراجنسیتی دشوار است، در بسیاری از جوامع مانند تمدن های باستانی مصری ها و یونانیان، جنسیت به عنوان یک مفهوم سیال و انعطاف پذیر در نظر گرفته میشد و افراد می توانستند بین نقش های مرد و زن حرکت کنند.
در سال 1921 اولین عمل تطبیق جنسیت تحت نظر مگنوس هیرشلفد سکسولوژیست مشهور آلمانی که خود نیز همجنسگرا بود، انجام شد که اطلاعاتی درباره این عمل در دسترس نیست، دومین عمل تطبیق جنسیت در سال 1930 روی فردی به نام لیلی البه صورت گرفت که این عمل موفقیت آمیز نبود، در رابطه با این فرد، فیلم دختر دانمارکی (Danish Girl) به کارگردانی Tom Hooper ساخته شد که شجاعت و روحیهی پیشگامانه او که الهام بخشی برای عمل تطبیق جنسیت امروز است را به خوبی نمایش میدهد.
نشانه های افراد ترنسکشوال
از آنجایی که پذیرش افراد ترنسجندر در جامعه ما کمی ضعیف است و همچنان افرادی وجود دارند که در برخورد با اشخاص تراجنسیتی ممکن است واکنش نامطلوبی داشته باشند، آشنایی با نشانه های افراد ترنسکشوال کمک میکند تا آگاهی کافی نسبت به تشخیص و برخورد صحیح با این افراد را پیدا کنیم.
از جمله نشانههای این افراد عبارتند از:
- عدم تمایل کودک به بازی با همجنس های خویش و تمایل به شرکت در بازی ها و تفریحات خاص جنس مقابل
- تقلید از نحوه لباس پوشیدن و رفتارهای جنس مقابل
- همذات پنداری قوی با جنسیت مقابل از سنین پایین
- تمایل به اینکه با او همانند عضوی از جنس مقابل رفتار شود
- اختلال در ایفای نقش اجتماعی مورد انتظار
- احساس نفرت از تغییرات دوران بلوغ و آلت جنسی خود و تلاش برای تغییر آن
- عدم توانایی در ایفای نقش جنسی و بروز انواع اختلال جنسی
تراجنسیتی از دیدگاه مردم و اجتماع
امروزه که مفهوم تراجنسیتی و ترنسکشوال بودن بیشتر در جامعه مطرح شده است، دیدگاه اجتماعی که نسبت به این موضوع وجود داشته نیز اندکی بهبود یافته است، با اینحال همچنان اکثر افراد ترنسکشوال از طرف خانواده و دوستان خود طرد میشوند و جایگاه مناسبی در اجتماع برای آنها وجود ندارد.
بسیاری از افراد ترنسکشوال انگهایی مانند “روانپریش بودن” را از زبان مردم میشنوند که همین تحقیرها موجب دوری از اجتماع، سردرگمی و فشارهای روانی جبران ناپذیری میشود.
پیدا کردن جایگاه اجتماعی و شغل مناسب برای افرادی که در دسته اقلیت های جنسی گنجانده میشوند بسیار سخت است، این اشخاص معمولا از رفتارهای خصمانه عمومی تا اعمال خشونت شدید، خطر دستگیری، بازداشت و پیگرد قانونی را تجربه میکنند که وجود این نابرابری ها باعث آسیبهای شدید روانی در افراد ترنسکشوال میشود.
تراجنسیتی در منابع علمی و روانشناسی
در سالهای اخیر، تحقیقات و مطالعات زیادی در منابع علمی و روانشناسی روی افراد تراجنسیتی صورت گرفته است که نشان میدهد، یک وضعیت زمانی به عنوان یک اختلال روانی در نظر گرفته می شود که باعث آسیب، ناراحتی یا ناتوانی قابل توجهی شود و از آنجایی که بسیاری از تراجنسیتی ها، جنسیت شناسایی شده خود را ناراحت کننده یا ناتوان کننده نمی دانند، این موضوع یک نوع اختلال روانشناختی به حساب نمیآید.
نارضایتی یا آشفتگی جنسیتی Gender Dysphoria)) که ظاهرا از یک پیوند پیچیده زیستی-روانشناختی اجتماعی نشات می گیرد موجب شده که افراد تراجنسیتی بیش از سایر افراد اضطراب، تنهایی، افسردگی و عدم عزت نفس را تجربه کنند.
نتیجه تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که آمار خودکشی، اعتیاد و افسردگی بین افراد تراجنسیتی در میزان بالایی قرار دارد که نتیجه وضعیت روان آنها نیست، بلکه نتیجه از خود بیگانگی، تبعیض، جداسازی، تهاجم و عدم پذیرش اجتماعی است.
لازم به ذکر است که هویت جنسی و گرایش جنسی دو مقوله جداگانه هستند و یک فرد تراجنسیتی می تواند، لزبین، همجنس گرا یا دوجنسگرا باشد.
روانشناسان یا دانش آموختگان علم روانشناسی در مسیر افراد ترنسکشوال مانند یک کاتالیزور عمل میکنند تا تشخیص تراجنسیتی افراد هرچه سریعتر انجام شود.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی در افراد ترنسکشوال از نگاه DSM
«اختلال هویت جنسیتی» از نسخه سوم DSM که بیش از بیست سال پیش به عنوان یک اختلال روانشناختی در فهرست قرار گرفته بود، اکنون در بازبینی نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی (DSM-5-TR) اصلاح شده و تراجنسیتی در دسته اختلالات روانشناختی گنجانده نمیشود.
در ویرایش پنجم DSM، تراجنسیتی بین افراد نوجوان و بزرگسال حداقل 6 ماه زمان میبرد تا با دو مورد از موارد زیر آشکار شود:
- ناسازگاری آشکار بین جنسیت فیزیکی و هویت جنسی
- میل شدید به رهایی از جنسیت فیزیکی فعلی به دلیل تجربه هویت جنسی متفاوت
- اشتیاق به ویژگی های جنسی جنسیت مقابل
- تمایل شدید به جنس دیگر (یا جنسیت متفاوت از جنسیت فیزیکی تعیین شده)
- اشتیاق زیاد برای اینکه با او مانند جنس مقابل رفتار شود.
- اعتقاد قوی به اینکه فرد، جزئیترین احساسات، واکنشها و ویژگی های رفتاری جنس مقابل را دارد.
هورمون درمانی در تغییر جنسیت
پس از تاییدهای انجام شده توسط دادگاه و پزشک متخصص اولین قدم برای تغییر جنسیت هورمون درمانی است که تجربه ای مانند دوران بلوغ است.
ترنس زن به مرد (Female to Male) فردی با ظاهر و آلت تناسلی زنانه و در باطن و ذهن و شخصیت و گرایش جنسی، هویت مردانه دارد، این فرد برای هورمون درمانی باید هورمون “تستسترون” را در ابتدا 25 میلی گرم به ازای هر مترمربع از سطح بدن هر دو هفته، سپس هر شش ماه 25 میلی گرم به دوز فوق اضافه می شود تا به 100 میلی گرم به ازای هر مترمربع از سطح بدن هر دو هفته برسد تا رفته رفته تغییرات ظاهری مردانه مانند ضخیم شدن موی صورت و بدن، تغییر صدا، کم شدن چربی نواحی باسن و ران پا، کوتاه شدن دوره عادت ماهیانه و در نهایت قطع کامل آن و تغییرات خلق و خو نمایان شود.
هورمون “استروژن” نیز درمانی مناسب برای ترنس مرد به زنMale to Female) ) فردی با فیزیک و اندام مردانه و در باطن گرایش، شخصیت و هویت زنانه است، ابتدا 5 میکروگرم به ازای هر کیلو از وزن بدن روزانه استرادیول (نوعی استروژن) تجویز می شود، سپس هر شش ماه 5 میکروگرم اضافه می شود تا اینکه میزان استرادیول روزانه به 2 میلی گرم در روز برسد.
پس از تزریق هورمون استروژن فرد شاهد تغییراتی مانند رشد سینه ها، نازک شدن موهای صورت و بدن، کوچک شدن بیضه ها، کاهش شدت و تعداد نعوظ، قطع شدن ساخت اسپرم و تغییرات خلق و خو خواهد بود.
اثربخشی این هورمون ها در افراد مختلف، متفاوت است اما معمولا بین 1 تا 3 سال زمان میبرد.
از بارزترین تغییرات پس از انجام هورمون درمانی، تغییر احساسات، رفتار و خلق و خو است که نیاز فرد به روان درمانگر را چندین برار افزایش میدهد، مشاور و روانشناس در طول زندگی افراد ترنسکشوال نقش بسزایی خواهند داشت و با توصیهها و حمایتهایشان مسیر را برای این افراد هموارتر میکنند.
عمل تطبیق جنسیت و عوارض ناشی از آن
عمل تطبیق جنسیت که به اشتباه تغییر جنسیت گفته میشود (Sex Reassignment Surgery) پس از هورمون درمانی روی افراد ترنسکشوال صورت میگیرد و کمک میکند تا جنسیت ظاهری و هویت جنسی آنها با یکدیگر همسو شود اما لازم است بدانیم این جراحی برگشت ناپذیر نیز ممکن است عوارضی در پی داشته باشد.
از جمله جراحیهایی که روی ترنسهای Male to Female (مرد به زن) انجام میشود شامل پنکتومی، ارکیکتومی، واژینوپلاستی، کلیتوروپلاستی و ولووپلاستی است.
تکنیک اصلی این جراحی شامل وارونگی پوست آلت تناسلی، قرار دادن پیوند کولون سیگموئید ساقه دار و گرافتهای پوستی برای تشکیل نئوواژین (واژن جدید) است.
نئوواژینال بین رکتوم و مجرای ادرار ایجاد می شود و از پوست آلت تناسلی برای پوشاندن واژن استفاده می شود.
در این عمل لابیاها با استفاده از پوست کیسه بیضه ایجاد میشوند، بیضهها برداشته میشوند و کلیتوریس، با استفاده از قسمت کوچکی از سر آلت تناسلی مرد، که بسیار حساس است، ایجاد میشود.
از جمله عوارض عمل تغییر جنسیت مرد به زن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نکروز و مرگ سلولی در بافتی که برای ساخت نئوواژین، کلیتوریس یا لابیاها استفاده میشود.
- بسته شدن نئوواژین و ایجاد درد حین رابطه جنسی
- باریک شدن یا بسته شدن خروجی مجرای ادرار
- کاهش میل جنسی و ناتوانی در ارگاسم
- ایجاد شکاف، پارگی یا فیستول بین قسمت راست روده و واژن جدید
عمل تطبیق جنسیت برای افراد Female to Male (زن به مرد) معمولا سختتر است، این جراحی شامل برداشتن پستانها یا ماستکتومی، برداشتن رحم یا هیسترکتومی و ساختن ناحیه تناسلی مردانه با روش متودیوپلاستی یا فالوپلاستی است.
متودیوپلاستی
این روش به رشد کلیتوریس که با تزریق طولانی مدت تستوسترون رخ می دهد، اجازه می دهد تا یک فالوس کوچک 1 تا 3 اینچی ایجاد کند. پس از رشد کافی، کلیتوروس/فالوس از اتصالات لیگامانی به لابیا و بدن آزاد میشود، و مقداری پوست لبی بیشتر به آن متصل میشود تا دور آن افزایش یابد.
اغلب طول مجرای ادرار در این زمان نیز بیشتر میشود تا امکان دفع ادرار از طریق فالوس فراهم شود. به این عمل “اتصال مجرای ادرار” گفته می شود و معمولاً از پوست دهان یا لابیا بزرگ استفاده می شود.
فالوپلاستی
ایجاد آلت تناسلی با یک فلپ آزاد یا فلپ ساقه ای از پوست بازو یا ران اشاره دارد که برای تشکیل نئوپنیس استفاده میشود. به طور معمول، کلیتوریس پایه این ساختار را تشکیل می دهد تا حس شهوانی را حفظ کند.
مجرای ادرار از ناحیه اهداکننده گونه یا مخاط واژن ساخته می شود و اغلب یک ایمپلنت نعوظ در داخل فالوس قرار می گیرد، عوارض این امر شامل تنگی مجرای ادرار، از دست دادن حس اروتیک، نکروز یا عفونت فالوس و شکستگی زخم است که اغلب در محل اتصال پرینه به کیسه بیضه رخ می دهد، همچنین نگرانی در مورد آسیب رکتوم وجود دارد.