در مقالهی تخصصی قبلی منطق ، با مفهوم هوش هیجانی و مولفه های آن آشنا شدیم. حال بیایید ببینیم چرا پرورش و تقویت هوش هیجانی یکی از مهمترین مهارت های زندگی است. اگر یادتان بیاید، گفته بودم که مراجع من، گاهی از تعریف احساساتش عاجز بود و توانایی مدیریت هوش هیجانی را نداشت.
برای شرکت در آزمون تخصصی هوش هیجانی روی لینک کلیک کنید.
او پس از آشنایی با این مفهوم متوجه شد که هوش هیجانی تاثیر شگرفی در زندگیش داشته و دارد. جالب اینجاست که همین مراجع سعی کرد قدمی در راستای تقویت هوش هیجانی خود بردارد. من هم که از این مسئله خوشنود بودم، پیشنهاد دادم که بهتر است در ابتدا با اهمیت این مفهوم و ویژگیهای افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند بپردازد.
اهمیت رشد و تقویت هوش هیجانی
- برخورد با موقعیت های تهدید کننده و خطرناک: محققان به این نتیجه رسیدند، افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، می توانند موقعیت های خطرناک را سریع تر شناسایی کرده و واکنش نشان دهند.
- خشنودی و شادی: افرادی که مسئولیت پذیر و سالم هستند، هوش هیجانی بالایی دارند. این مهارت و خودشناسی فرد را یاری می دهد تا به ریشه احساسات خود دست یابند و بتوانند آن را مدیریت کنند.
- کمک به دیگران: تقویت هوش هیجانی به افراد کمک می کند تا نیازهای دیگران را درک کنند و حداقل با آنان همدلی کنند. همان طور که پیش تر گفته شد، همدلی یکی از مولفه های اصلی هوش هیجانی به شمار می رود. با بهره گیری از هوش هیجانی می توان فهمید که احساسات و نیازهای دیگران به یکدیگر شبیه نیست و چنین نگاهی باعث می شود که تفاوت های خود و دیگران را بهتر درک کرد.
- ایجاد حس مسئولیت پذیری: تقویت هوش هیجانی به افراد کمک می کند که مسئولیت پذیرتر باشند.
افراد به جای اینکه تصور داشته باشند که دیگران احساسات آنها را کنترل می کنند، به این نتیجه می رسند که هرکس باید مسئولیت احساسات و عواطف خود را بپذیرد.
برای مثال: به جای آنکه بگویند «او مرا عصبانی کرده» خواهند گفت که من عصبانی شدم.
ویژگی های افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند
در جلسات پیشین با مراجعم در مورد ماهیت هوش هیجانی و اهمیت آن صحبت کردیم. همین طور سعی کردیم موانعی که باعث پایداری مشکلات در این حوزه می شود را با کمک یکدیگر از میان برداریم. حال با طرح پرسش مراجع به مبحث زیر می پردازیم.
برخی از ویژگی های این افراد را با هم بررسی می کنیم:
- آنها کمال گرا نیستند: کمال گرایی می تواند مانع بزرگی برای دست یابی به اهداف باشد. به این معنی که فرد کمال گرا در شروع به کار اغلب دچار مشکل می شود وکارهایش را به تعویق می اندازد. اما فردی با هوش هیجانی بالا، می داند نمی تواند وظایف خود را همیشه در حد اعلا انجام دهد. بنابراین با اطلاع از این واقعیت به سوی اهداف خود حرکت می کند و اگر در این راه شکست خورد، از شکستش درس می گیرد.
- این افراد بین کار و زندگی خود تعادل ایجاد می کنند: کار مدوام و عدم مراقبت از خود موجب آسیب دیدن فرد و کاهش عملکرد وی در زندگی اش می شود. برای دستبابی به یک زندگی سالم باید بین کار و زندگی تعادل ایجاد کرد.
- کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند، مرزهای خود را مشخص می کنند: این افراد توانایی این را دارند که مرزهایی را برای خود مشخص کنند. هم چنین از قدرت نه گفتن بالایی برخوردار هستند. می دانند که با نه گفتن می توانند از استرس بیش از حد جلوگیری کنند.
- این افراد به یک راه حل اکتفا نمی کنند: برای حل یک مسئله تنها به یک راه حل اکتفا نمی کنند و به دنبال راه حل های مختلف می روند.
مدیریت و تقویت هوش هیجانی چگونه ممکن میشود؟
بگذارید این مبحث را با یک مثال شروع کنیم: در حال رانندگی هستید و به تابلوی ایست نزدیک می شوید، چه می کنید؟ به نظر شما چرا با دیدن این تابلو می ایستید و حرکت نمی کنید؟
به این سوال می توان به دو گونه پاسخ داد:
- توقف شما می تواند به جهت جریمه نشدن یا توجه به هنجارهای اجتماعی موجود در جامعه باشد. اما پاسخ اصلی را می توان این گونه توضیح داد، توقف شما برای ارزیابی موقعیت خودتان بوده است بدین صورت که در ابتدا شما می خواهید موقعیت فعلی را ارزیابی کرده و بعد حرکت کنید که این توقف و ارزیابی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
هنگامی که ما با طوفانی از هیجانات رو به رو می شویم باید برای لحظه ایی همه چیز را متوقف کنیم و سعی کنیم تا موقیعت پیش آمده و هیجانات را ارزیابی کنیم. این توقف به ما این امکان را می دهد تا به هیجان و عواقب هیجانی مورد نظر بیشتر بیندیشیم. متاسفانه در شرایط واقعی این را تجربه نمی کنیم و شتاب زده عمل می کنیم.
- حال اگر این علامت ایست را که حاکی از این تأمل است، ملکه ذهن کنیم، یعنی بخش فعالی باشد که امکان دسترسی به آن، مورد فراموشی واقع نشود، این معنا می تواند نقش برجسته ای را در مدیریت هیجانی ایفا کند. به عبارت دیگر، زمانی که سیلاب هیجان ها حمله خود را آغاز می کند و ما زیر رگبار هیجان ها قرار می گیریم، به یادآوردن این علامت، می تواند مانع از عمل آنی شود. در این حالت این سؤالات را از خود می پرسیم:
«چه اتفاقی خواهد افتاد اگر خشم من، فعل مرا ایجاد کند؟»
«ثمرات این هیجان، چه خواهد بود»؟ «عواقب عمل مبتنی بر این هیجان، چه خواهد بود؟»
این بازنگری آگاهانه، ما را از گزنه های هیجانی و تأثیرات مسموم آن در عمل، آگاه می کند.
هوش هیجانی، مجموعهای است از استعدادها و تواناییهایی است که فرد را قادر میسازد کنترل احساسات، هیجانات و عواطف شخصی خود را به دست گیرد. او با تقویت هوش هیجانی ضمن استفاده از منطق در تصمیمگیریها، از عواطف خود نیز استفاده خواهد کرد. بهشرط آنکه بتواند در زمان مناسب و به نحوی مطلوب، احساسات خود را مدیریت نماید.
————————————————————
پژوهشگر: گل آرا شریعت، روانشناس و مشاور
ویرایش: امین قیاسی ، کارشناس محتوا
2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
سلام و با تشکر از مطلب خوب و کاربردی تان
شما برای افزایش هوش هیجانی کودکان مراجع می پذیرید؟
من یک پسر 9 ساله دارم که فکر می کنم در این زمینه نیاز به کمک داره
با تشکر از شما
با سلام، امیدوارم حالتون خوب باشه، ممنونم از توجهی که به مطالب وب سایت من داشتید، خیر من در این حوزه برای کودک کار نمیکنم مگر آموزش والدین، لطفا به واتس آپ من در بخش روانشناسی آنلاین پیام بدید و خودتون رو معرفی کنید، تا شما رو راهنمایی کنم، با آرزوی سلامتی پایدار